پیشنهاد مطالب دیگر:
فصلنامه «حیات معنوی» ـ 5
چکیده
موضوعات و محتوای مقالات
- بایستههای تربیت آرمانشهری (نگاه افلاطون به کارکرد هنر و ادبیات برای کودک)، محسن هجری
این مقاله به معرفی و نقد اندیشه افلاطون درباره تربیت کودکان و نوجوانان میپردازد.
در مقدمه این نوشتار آمده است اصلیترین مقصد افلاطون در فرآیند تربیت، استعدادیابی است تا بدینوسیله کادرهای آینده نظام آرمانشهری را شناسایی کند. در ادامه به بررسی پیامدهای مرگ سقراط و تأثیر آن بر اندیشه افلاطون اشاره شده است که یکی از آنها، بدبینی به دموکراسی است. نویسنده سپس وظایف نگهبانان تعلیم و تربیت را بیان میکند و مینویسند در آرمانشهر افلاطونی جایی برای پرسشگری وجود ندارد، زیرا بیم آن میرود که موجب نوآوری و بدعت شود. در ادامه به این پرسش پاسخ میدهد که چرا تربیت کودکان در اولویت است؟ و سپس در بحث ضرورت نظارت بر موسیقی بیان میکند که توجه خاص افلاطون به تأثیر نظام شنیداری در تربیت و تأکید او بر ممیزی موسیقی نشان میدهد که او در صدد بستن تمام روزنههایی است که به گمانش میتواند عامل انحراف کودکان و نوجوانان باشد. در ادامه به بررسی عناوین ضرورت پیروی بازیهای کودکان از قواعد آرمانشهری، ضوابط حاکم بر قصههای کودکان و ضرورت کنترل سازندگان راویان و قصهگویان میپردازد و افلاطون را نخستین کسی میداند که ممیزی ادبیات برای کودک را مطرح کرده و همان نگاه سیاست آرمانشهری را در تجزیه و تحلیل روایتها و قصهها به کار گرفته است. نویسنده در پایان تحت بحثی با عنوان اخلاق بهجای خیالورزی بر این باور است که افلاطون رویکرد هنر و ادبیات را در حد یک ابزار تربیتی تنزل مقام میدهد، بهگونهای که از ماهیت زیباییشناسی خود تهی میسازد و تنها پوستهای از آنها باقی میماند.
هجری در این مقاله به تفصیل نشان میدهد که افلاطون چگونه هنر و ادبیات، قصه، بازی و موسیقی را بهکار میگیرد و آنها را ممیزی میکند تا از رهگذر آن بتواند کادرهای آینده نظام آرمانشهر سیاسی خود را بسازد.
- آیاتی که برای کودکان نیستند، سید علیمحمد رفیعی
هدف این مقاله طرح این موضوع است که کودکان گرچه مشکلی در شنیدن، خواندن یا حفظ همة قرآن ندارند، اما در پهنة درک و فهم معانی برخی آیات با مشکلاتی مواجه هستند.
به نظر نویسنده، عام بودن مخاطب قرآن به این معنی نیست که همه قرآن برای همه انسانها به یک اندازه قابل درک و فهم است. ایشان با ذکر دلایل روانشناختی و تعلیم و تربیتی، از بیست مفهوم قرآنی یاد میکند که با سطح رشد و ادراک کودکان تناسب ندارد و براین باور است که آن مفاهیم نباید در رسانهها و آثار و متون آموزشی کودکان مورد استفاده واقع شود. به نظر ایشان ویژگیها، نقایص و محدودیتهای کودکان باعث میشوند که برخی بخشهای قرآن، نهتنها برای کودکان قابل فهم و درک نباشد، بلکه حتی گاه پرسشهایی در آنان برانگیزد که پاسخشان برای آنها دشوار باشد یا آثاری سوء برروح و روان آنان بگذارد. این مفاهیم عبارتند از:
- مفاهیم پس از بلوغ، 2. امور مرتبط با حکمتهای پنهان الهی، 3. تدابیر پیچیدة سیاستمداران و حکیمان، 4. نیاز به عاطفه و الگوهای عاطفهستیز، 5. الگوهای رفتاری قهرآمیز، 6. قدرتنمایی برتریجویانة موحدان، 7. دشمنی و رویارویی خویشاوندان، 8. مجازاتهای اسلامی و بازیهای خطرناک کودکانه، 9. بتشکنی ابراهیم، 10. ماجرای اصحاب فیل و خطاهای تفسیری و تصویری، 11. بحثهای جدلی و فهم کودک، 12. انسانهای صالح و همسران ناصالح، 13. عناصر صالح در دستگاه ناصالح، 14. مسئولیت صالحان در دستگاه ستمگران، 15. جنّ؛ معلومات و مجهولات، 16. جادوگری و داستان هاروت و ماروت، 17. چشمزخم و مسائل آن، 18. کودک و دعا، 19. آیات متشابه و سنِّ رسوخ در علم، 20. برخی آیات بهظاهر کلی و عام.
در مؤخره مقاله به برخی مبانی و برداشتهای علمی، ضرورت ردهبندی آیات و آثار قرآنی، به تناسب ویژگیهای اختصاصی کودکان، و نیز قابلیت تعمیم بحث مخاطبشناسی قرآن به دیگر منابع دینی و غیردینی اشاره شده است.
- سهم مطالب اخلاقی در اولین کتابهای چاپی کودک، سیدعلی کاشفیخوانساری
در این نوشتار، نویسنده به بررسی مهمترین متون نظری درباره خواندنیها و شنیدنیهای کودکانه پرداخته و ابراز میدارد که مهمترین رویکرد و انتظار علما در متون کهن، تأکید بر اخلاق بوده است.
در مقدمه این مقاله به پیوند خواندنیهای کودکانه و نوجوانانه با اخلاق در متون برجای مانده از تمدنهای باستانی اشاره شده است و پس از آن به بررسی اخلاق در منابع نظری و کودکانههای تمدن اسلامی پرداخته و نشان میدهد که رویکرد و انتظار از این متون عمدتاً اخلاقی است. از جمله منابع مورد بررسی میتوان به این موارد اشاره کرد: رساله تأدیب الاحداث، احیاء علومالدین، بحر الفوائد، تحفة الملوک، اخلاق ناصری، محاسن اخبار و اشعار و … و در ادامه به گلستان سعدی اشاره میکند و از آن بهعنوان فراگیرترین و متداولترین متن فارسی مکتبخانهها نام میبرد.
در ادامه به بررسی اخلاق در کتابهای کودک دوره قاجار میپردازد و مینویسد در عهد قاجار در بحث آموزش کودکان بر دو موضوع بیشتر تأکید شده است: آشنا ساختن کودکان با نگاه و اصول علم جدید و حفظ اخلاق ایشان به واسطه ترک خواندنیهای نامناسب و خرافی و رکیک و سخیف.
در این قسمت، نویسنده به تشریح نگاه و تلّقیِ اخلاقی در نخستین کتابهای کودک فارسی در دوره قاجار میپردازد و سپس رویکردهای اصلی در خصوص کتاب کودک و اخلاق در آن دوره را در چهار رویکرد طبقهبندی میکند. پیشنهادهایی برای مطالعات بعدی مرتبط، پایانبخشِ این نوشته است.
- بررسی مفاهیم اخلاقی در ده عنوان از مجموعه رمان نوجوان امروز، مریم شریفنسب، سروش افروزی
نویسندگان در این مقاله با روش تحلیل محتوا به بررسی دَه عنوان از مجموعه رمان نوجوان امروز پرداختهاند تا مفاهیم اخلاقی موجود در آنها را با تأکید بر رویکردهای اسلامی و غربی، بررسی و زمینهها و عوامل بروز این مفاهیم را پیدا کنند.
در ابتدا به بیان مسئله پرداخته شده و اشاره شده است که مسئلة اخلاق در دورة نوجوانی از موضوعات مهمی است که همراه با تحولات روانی و جسمانی و تلاش برای هویت و استقلال، باعث رویکردی متفاوت در اخلاقیات نوجوان میشود. سپس مفاهیم اصلی پژوهش مورد بررسی قرار گرفته که عبارتند از: مفاهیم اخلاقی، رمان نوجوان، مجموعه رمان نوجوان امروز، اخلاق اسلامی، قوای سهگانه و اخلاق غربی. در ادامه رمانهای منتخب معرفی و توضیح مختصری دربارة هر یک آمده است که عبارتند از: 1. چشم عقاب، 2.شکارچی کوسة کَر، 3. پیش از بستن چمدان، 4. صوفی و چراغ جادو، 5. وقتی مژی گم شد، 6. زیبا صدایم کن، 7. فصل پنجم: سکوت، 8. هستی، 9. لالو، 10. وقت قصه مرا صدا کن.
نویسندگان مقاله، فراوانی مفاهیم اخلاقی با رویکرد اسلامی و مفاهیم اخلاقی با رویکرد غربی در هر رمان را در جدولی جداگانه ارائه نمودهاند.
در جمعبندی این مقاله میخوانیم: «ادبیات بهترین محمل برای آموزش غیرمستقیم هنجارهای اخلاقی به کودکان و نوجوانان است؛ بهویژه داستان و رمان بهواسطة ساختار روایی و درگیر کردن ذهن مخاطب با زندگی قهرمان و ضد قهرمان خود، میتواند بستر ناب و بیبدیل برای یادگیری مفاهیم اخلاقی باشد».
- اِمیل و احمد، فرزندان ذهنیِ روسو و طالبوف، محمدرضا موحدی
موضوع و هدف اصلی این جستار، مقایسة موضوعات مشترک و وجوه افتراق راهکارهای تربیتی ژان ژاک روسو در کتاب امیل و عبدالرحیم طالبوف تبریزی در کتاب احمد است. روش تحقیق، تحلیلی ـ توصیفی است.
نگارنده در ابتدای مقاله میگوید: یکی از کتابهایی که بسیاری از اصول و آموزههای تربیتی رایج در آموزشگاههای کنونی غرب بر پایة آن استوار شده، امیل اثر ژان ژاک روسو است که طالبوف نیز در کتاب احمد تصریح میکند که از آن تأثیر پذیرفته است. در ادامه، به زندگینامه ژان ژاک روسو پرداخته و سپس آثار او را بررسی میکند. پس از آن، به زندگینامه عبدالرحیم طالبوف و آثار او پرداخته و عناصر بومی کتاب احمد را بیان میکند.
در بخش بعدی به مقایسه اجمالی و معرفی موضوعات محوری دیدگاه دو نویسنده در دو بخش میپردازد:
وجوه اشتراک مضامین تربیتی روسو و طالبوف که عبارتند از: 1. تنبیه و توبیخ، 2. محبت به کودک، 3. پرورش مذهبی کودک، 4. شیر مادر، 5. عدالت بین فرزندان، 6. ورزش کردن، 7. احترام گذاشتن، 8. حس کنجکاوی، 9. بازی، 10. ترس، 11. زمان تحصیل کودک، 12. نقاشی، 13. گردش و تفریح، 14. رعایت قانون، 15. خلق شخصیت فرضی.
وجوه افتراق مضامین تربیتی روسو و طالبوف: 1. تحمل رنج در برابر سختیها، 2. رابطه بین سخن و عمل، 3. گریستن کودک، 4. زورگویی کودک، 5. آموختن زبان دوم به کودک، 6. عادت دادن کودک، 7. الگوی آموزشی، 8. زمان پرورش کودک، 9. احساس مسئولیتپذیری کودک، 10. انتخاب دایه، 11. انزوا، 12. مشورت، 13. پوشش کودک، 14. تکلم، 15. احتیاط در سخن گفتن نزد کودک، 16. پاداش.
نویسنده برای هر یک از وجوه مذکور، توضیح مختصری ارائه کرده است. نتیجه به دست آمده از این پژوهش این است که ژان ژاک روسو و طالبوف در ارائه راهکارهای تربیتی بیشتر به مباحث مادی و صوریِ تربیت توجه داشتهاند تا فرامادی و معنوی آن.
«اخلاق، غفلت بزرگ دنیای مدرن»، موضوع گفتوگو با آقای دکتر سعید ناجی است
در این گفتوگو، آقای سعید ناجی، مدیر فبک، از اخلاق به عنوان غفلت دنیای مدرن نام برده، درباره فبک، اهداف، برنامهها و میزان پیشرفت و توسعه آن سخن میگوید و کلیاتی از دیدگاه اخلاقی فلسفه برای کودک و نوجوان را مینماید. وی همچنین به تحولی که فلسفه برای کودکان در زمینه تعلیم و تربیت و روانشناسی و فلسفه به وجود آورده اشاره میکند. در ادامه با نقد دیدگاههای مختلف در زمینه تربیت اخلاقی به معرفی رویکرد اخلاقی مورد نظر فبک پرداخته است. پیوند اخلاق و ادبیات کودکان و کارکرد داستان به عنوان بستری مناسب برای کندوکاو اخلاقی از موضوعاتی است که به تفصیل در این گفتوگو بدان پرداخته شده است.
ناجی در این گفتوگو از نگاه تحولگرای طرفداران فلسفه برای کودکان در آموزش کودکان سخن میگوید؛ رویکردی که به جای تلقین و تحکیم مفاهیم و ارزشهای اخلاقی به کودکان، زمینهای فراهم میکند تا کودکان خود به کشف ارزشهای اخلاقی پرداخته و به پیامرسانهای اخلاقی تبدیل شوند. دکتر ناجی در این راستا داستانهایی را مناسب و مطلوب میداند که ذهن کودک را محدود نکند، راه تفکر، پرسشگری و نقادی و سرانجام کشف را به روی کودکان نبندد و به تقویت روحیة پرسشگری و نقادی آنها کمک نماید.
اقتراح: مقولههای اخلاقی کودک و نوجوان در گفتوگو با صاحبنظران
اخلاق و چگونگی زیست اخلاقی در همه زمانها و در تمام جوامع بشری مورد توجه بوده است. اما صاحبنظران هر کدام از زاویهای بدان پرداختهاند. پیامبران اولین معلمان اخلاق بودند، فیلسوفان به مبانی نظری اخلاق پرداختند، جامعهشناسان به کارکرد آن در جامعه نگریستند و روانشناسان از دیدگاههای مختلفِ روانکاوانه، اجتماعی، فرهنگی و بوم شناختی و … به رشد شخصیت اخلاقی افراد توجه نمودند.
این شماره از مجله در پیِ پیوند اخلاق وادبیات کودک ونوجوان با طرح پنج پرسش به سراغ صاحبنظرانی در حوزه فلسفه، جامعهشناسی، دین و ادبیات کودک و نوجوان رفته است. اسامی پرسششوندگان از این قرار است: شهرام اقبالزاده، عبدالله حسنزاده، سحر سلطانی، علیاصغر سیدآبادی، حسین شیخرضایی، علیرضا کرمانی و روحالله کریمی.
پرسشهای مطرح شده در این بخش عبارتند از:
- وقتی از اخلاق حرف میزنیم از چه چیزی سخن میگوییم؟
- به نظر شما اصولاً چه کسانی میتوانند الگوهای اخلاقی ارائه دهند؟ دینداران؟ روانشناسانان؟ جامعهشناسان؟ فیلسوفان؟ هنرمندان و یا خود بچهها؟
- برخی میگویند اخلاق امروز با اخلاق سنتی فرق دارد و اخلاق سنتی به کار کودک مدرن نمیآید و طرحِ متدهای اخلاقی امروزی مثل پرسشگری و نقادی موجب غنای ادبیات کودک و رشد مخاطبان آن میشود. نظر شما چیست؟
- در سالهای اخیر به مرور مقولههایی مثل محیط زیست، فلسفه، مهارتهای زندگی، مبارزه با انواع تبعیض وارد ادبیات کودک شدهاند و بهتدریج جای خود را باز کردهاند؛ بهنحویکه برخی ناشران کتاب روی برخی از این موضوعات متمرکز شدهاند. آیا این مسیر توانسته است در خدمت خلق آثار درخشان ادبی قرار گیرد؟
- چرا در ایران بین اخلاق رسمی (اخلاق در حوزه اجتماعی) و اخلاق غیررسمی (اخلاق در حوزه فردی و خانوادگی) فاصله وجود دارد؟ این فاصله چه پیامدهایی داشته و ادبیات کودک ما چقدر تحت تاثیر این فاصلهگذاری قرار گرفته است؟
برا ی مثال خانوادهها به بچهها توصیه میکنند در بیرون خانه مطابقِ پسند جامعه رفتار کنند در حالی که آن را قبول ندارند. آیا این رفتار عملاً نوعی دوگانگی را ترویج نمیکند؟ این دوگانگی در اخلاق کودکان و نوجوانان چه پیامدهایی داشته است؟ ادبیات در این زمینه چه نقشی میتواند داشته باشد؟
نظرخواهی: نقش ادبیات کودک در ارتقاء زیست اخلاقی
یکم: نظرخواهی از نویسندگان کتاب کودک و نوجوان
اخلاق و ادبیات کودک را از جنبههای مختلفی میتوان کاوید و سؤالهای گوناگونی در این زمینه، قابل طرح است. در این بخش، چهار پرسش اساسی برگزیده و با هفت تن از نویسندگان حوزه ادبیات کودک و نوجوان در میان گذاشته شده است. این چهار سؤال عبارتند از:
- اخلاق و ادبیات کودک چه نسبتی با هم دارند؟
- آیا اولویت دادن به اخلاق در ادبیات کودک و نوجوان با حق آزادی بیان و استقلال نویسنده منافات دارد ؟
- بسیاری از مدافعان نگاه تربیتی و روانشناختی به ادبیات کودک و نوجوان، ادبیات را بستر مناسبی برای رشد مخاطبان میدانند، اما از سوی دیگر برخی ازنویسندگان این حوزه، با استناد به حق آزادی بیان در هنر و ادبیات، هیچ قید و محدودیتی را نمیپذیرند. نظر شما چیست؟
- همانطور که میدانید در سالهای اخیر به مرور مقولههایی نظیر محیط زیست، فلسفه و مهارتهای زندگی و … در ادبیات کودک ونوجوان موضوعیت و اولویت پیدا کردند و بهتدریج نیز جای خود را باز کردند. به همین سیاق برخی معتقدند اخلاق سنتی به کارِ کودک مدرن نمیآید و طرح مباحث اخلاقی امروزی مثل پرسشگری و نقادی موجب غنای ادبیات کودک و رشد مخاطبان آثار میشود در این مورد شما چه فکر میکنید؟
در پاسخ به پرسشهای فوق برخی نویسندگان ترجیح دادند به هر پرسش به صورت جداگانه پاسخ دهند و بعضی دیگر پاسخ خود را در قالب یادداشت ارائه کردند.
دوم: نظرخواهی از ناشران کتاب کودک و نوجوان
از آنجا که ناشران یکی از ارکان مهم سیاستگذاری و تولید ادبیات کودک و نوجوان هستند، در این بخش، مدیرمسئول نشر افق و مدیرمسئول نشر صابرین، به پنج پرسش زیر پاسخ دادهاند.
- ادبیات کودک و نوجوان چه نقشی میتواند در ارتقای زیست اخلاقی یک جامعه داشته باشد؟
- آثار داستانی ادبیات کودک ونوجوان ما به کدام جنبههای اخلاقی پرداختهاند واز کدام جنبهها مغفول ماندهاند؟
- آیا به نظر شما ادبیات فارسی قدیم در قالب بازنویسی و بازآفرینی میتواند نقشی در ارتقای اخلاقی نسل جدید داشته باشد؟
- شما برای گروههای سنی مختلف چه کتابهایی را پیشنهاد میکنید که بتواند در ارتقای اخلاق آنان کمک کند؟ این آثار تألیفیاند یا ترجمه؟
- در سالهای اخیر به مرور مقولههایی مثل محیط زیست، فلسفه، مهارتهای زندگی، مبارزه با انواع تبعیض وارد ادبیات کودک و نوجوان شدهاند و به تدریج جای خود را باز کردهاند. به نحوی که برخی ناشران حوزه کتاب کودک و نوجوان روی برخی از این موضوعات متمرکز شدهاند. آیا این مسیر توانسته در خدمت خلق آثار درخشان ادبی قرار بگیرد؟
بخش پایانی مجله به معرفی و نقد کتاب اختصاص دارد و در آن دو کار در حوزه کندوکاو اخلاقی و رویکردهای نوین آموزشی در پرورش تفکر ارائه شده است که نگاهی کوتاه بر هر یک میاندازیم:
- لیزا و لیلا، خواهران فیلسوف، رومینا کریمی
در این نوشتار اشاره شده است که رویکردهای جدید آموزشیِ معاصر، داستان را محرکی طبیعی برای ایجاد بحث تدریس، مفاهیم آموزشی و نیز مشکلگشایی در مدارس میدانند. در ادامه به معرفی کتاب لیزا به عنوان یکی از داستانهای بلند و کاربردی حوزه فلسفه برای کودکان میپردازد. کتاب لیزا در سال 1389 به همت حمیده بحرینی ترجمه شده و توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به چاپ رسیده است. نسخه بازنویسی شده از این کتاب با عنوان لیلا به کوشش سعید ناجی، رومیناسادات کرمانی پوربقائی و زهره صادقی ابدی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در یازده فصل و بیست و نه قسمت به چاپ رسیده است. این کتاب اولین کتاب کار برنامه فلسفه است که برای کودکان و نوجوانان ایرانی نوشته شده است.
در ادامه مقاله، هدف از این اقتباس بیان شده است که یکی از آنها مسائل طرح شده در اين كتاب است که عمدتاً مسائلی است كه نوجوانان در دورة بلوغ فكری با آنها دست و پنجه نرم ميكنند.
- غایب بزرگ مدرسه (کندوکاو اخلاقی) راهنمای مربیان برای داستانهای لیزا و لیلا، سحر سلطانی
یکی از کتابهای بسیار مهم و راهبردی معلمان برای دورههای اول یا دوم دبیرستان کتاب لیزا نوشته ماتیو لیپمن و آنمارگارت شارپ است که کتاب راهنمای معلمان او با عنوان «کندوکاو اخلاقی» است. ترجمه این کتاب با نام غایب بزرگ مدرسه توسط دکتر روحالله کریمی انجام شده و هماهنگسازی و تدوین اثر مبتنی بر ارزشهای بومی ایرانی و اسلامی و زبان قابل درک نوجوانان امر مهمی بوده که به خوبی مورد توجه ایشان قرار گرفته است.