فصلنامه «حیات معنوی» ـ 8

چکیده
جامعه‏‌شناسی اخلاق به عنوان یک رشته از مباحث جامعه‌شناسی در جامعه ما چنان‌که بایسته است شکل نگرفته است. کنار هم قرار گرفتن واژه‌‏های جامعه و اخلاق، به تنهایی نمی‌تواند بیانگر جامعه‏‌شناسی اخلاق باشد و نیازمند تبیین مفهومی و‌ مصداقی است که در این شماره مجله کوشیده‌ایم‌ گامی در این راه برداریم. با توجه به محدود بودن پژوهش‌ها در این حوزه، گرد‏آوری پژوهش‏‌های مرتبط و چاپ آن در قالب یک نشریه علمی دارای اهمیت است. به منظور جبران این کاستی در این فصلنامه کوشیده شده است تا از صاحب‌نظران این حوزه بهره گرفته شده و بدین‌وسیله نظرات و دیدگاه‌های ارزشمندشان در اختیار سایرین قرار گیرد. از آن‌جا که بحث اخلاق بیشتر در حوزه‏‌های دینی مطرح بوده، این مجله قصد دارد با یک مطالعه میان‏‌رشته‌‎ای و بررسی و مطالعه نظام‏مند پیرامون جامعه‌شناسی اخلاق و اخلاق در حوزه جامعه و جامعه‌شناسی، این دو ‌مقوله را در پیوند با هم بررسی کند. این شماره از فصلنامه در پنج بخش‏ مختلف یعنی مقاله، یادداشت، گفت‌وگو، اقتراح، معرفی و نقد کتاب تنظیم شده است. در بخش‌های مختلف به مسائلی پیرامون جامعه‌شناسی اخلاق، اخلاق اجتماعی، رابطه اخلاق با جامعه و جامعه‌شناسی و مسائلی از این قبیل پرداخته شده است. شاید این سؤال مطرح باشد که پای‌بندی به…

مقاله‌ها

  1. اخلاق و حقوق شهروندی؛ عمادالدین باقی

در موضوع حقوق شهروندی، کلکسیون بزرگی از نظریات وجود دارند و از رابطه افسردگی، کلسترول، دیابت، ورزش و اوقات فراغت تا بسیاری از مسائل فردی و اجتماعی دیگر را با موضوع شهروندی بیان کرده‌اند به‌گونه‌ای که می‌تواند پای پزشکی اجتماعی هم به موضوع حقوق شهروندی باز شود و گفته شود رعایت حقوق شهروندی و شهر شهروندمدار یکی از نسخه‌های پزشکی اجتماعی برای درمان پاره‌ای از مشکلات و ناهنجاری‏‌هاست. نسبت و نسبیت حقوق بشر و حقوق شهروندی نیز یکی دیگر از موضوعات ارجمند و درخور گفت‌وگوست که در آثار دیگر به تفصیل درباره‌اش سخن گفته و به پرسش‌هایی درباره نسبت، رابطه، تفاوت و تشابه حقوق بشر و شهروند، نسبت حقوق شهروندی با سنت فکری ما، وضعیت آن در عمل، و…. پرداخته شد. مباحث جامعه‌شناختی ارجمندی نیز وجود دارند. در تفاوت زیست شهری و بادیه و اخلاقیات شکل گرفته در این دو نوع جامعه نیز سخن بسیار رانده‌اند. هرچند که امروز به خاطر تبدیل شدن دنیا به دهکده جهانی این مرزها کم و بیش برداشته یا کم‌رنگ شده و تفاوت‌های منطقه‌ای به تفاوت‌های فردی بدل شده‌اند، اما اگر در گذشته هنوز در جامعه شهری نیز افرادی یافت می‌شدند که حامل اخلاق بادیه‌نشینی بودند، امروزه به سبب فناوری‌های دیجیتال و امکان حضور مجازی و برخط در گروه‌های مختلف از مناطق مختلف و انتقال ذهنیات و اخلاقیات خود، این مشکل بیشتر شده است. اما نوشتار پیش رو فقط بر پیوندهای حقوق شهروندی و اخلاق با رویکردی انضمامی و کاربردی تمرکز دارد.

  1. نقض حقِ «مرگ خوب» در جهانِ پزشکی‌زدۀ ما؛ نعیمه پورمحمدی

مرگ در دنیای جدید، پزشکی­‌سازی و نهادسازی شده است. مرگ را یک تجربه کاملاً پزشکی می­‌دانند که باید با تشریفات کامل پزشکی انجام شود و تا حد امکان باید بر آن غلبه کرد و آن را از انسان دور کرد. مرگ بازاری شده و کالاشدگی پیدا کرده است. مرگ تکنولوژی زده و فناوری­‌سازی شده است. همه تلاش‌­ها مصروف این می‌­شود که از  مرگ تراژدی‌­زدایی و معنازدایی شود. وقتی مرگ به شکل یک نهادی در آمده است که همه آدم‌ها باید به یک شکل و با یک یونیفورم و پروتکل آن را از سر بگذارنند، وقتی یک چک لیست در بیمارستان‌­ها برای بیماران رو به مرگ قرار می‌­دهند که باید به طور دقیق اجرا شود، وقتی همه باید با فعالیت‌­های یک‌سان بمیرند، جایی برای انتخاب نوع مرگ نمی­‌ماند؛ جایی برای چشیدن تجربه عظیم و سهمناک مرگ نیست؛ جایی برای حفظ حریم خصوصی و حق خلوت انسان‌­ها نیست، درحالی‌که شخصِ رو به مرگ شاید بیش از دیگرانی که فرصت­‌های بیشتری برای زندگی دارند به حریم خصوصی نیاز داشته باشد، شاید بخواهد بدون آن‌که تحت نگاه خیره پزشکی باشد با شخص معنوی مهمی در زندگی­اش مناجات کند! برای حمایت از حق مرگ خوب، به نوع دیگری از مراقبت­‌های پزشکی نیاز داریم که به آن «مراقبت پایان زندگی»  یا «مراقبت از بیمار رو به مرگ» یا «مراقبت آرام­‌بخشی» گفته می‌­شود. هدف از مراقبت آرام‌­بخشی حفظ ارزش­ها، اولویت­‌ها و دغدغه­‌های شخص رو به مرگ است. مراقبت آرام­‌بخشی گفت‌وگومحور و مشارکتی است. مراقبت آرام‌­بخشی از الگوی پزشکی پدرسالارانه و پزشکی اطلاعات دهنده پیروی نمی­‌کند و الگوی پزشکی تفسیری را پذیرفته است که در آن هر نوع درمانی بر اساس تأثیری که روی زندگی شخص و دغدغه­‌ها و اولویت­‌های او دارد پیگیری می­‌شود. در این نوع مراقبت، مراقبت درمانیِ فعال با هدف بقای عمر جای خود را به مراقبت درمانی حفظ کیفیت زندگی می­‌دهد. در این نوشتار در سه بخش مطالبم را بیان شده است: اول ویژگی­‌های مرگ بد ذکر شده، دوم عوامل ایجاد مرگ بد و سوم به مرگ خوب و ویژگی‌­های آن پرداخته شده است.

  1. قدرت اخلاقی نهاد روحانیّت در جامعه‌ی کنونی ایران؛ مهراب صادق‌نیا

قدرت اخلاقی به نیروی قانع‌کننده‌ای در یک فرد و یا نهاد اجتماعی اطلاق می‎‌شود که به او این امکان را می‌دهد که نقشی قانع‌کننده داشته باشد و انسان‌های سرگردان را به یک کنش خاص و یا باورداشت خاصی دعوت کند. این قدرت دست کم سه مؤلفه‌ی اساسی دارد: انگیزه‌ی صرفاً اخلاقی، ظرفیت اخلاقی، و موقعیت اخلاقی. تنها کسانی می‌توانند از این قدرت برخوردار باشند که در ذهن مخاطبان خود از این سه مؤلفه برخوردار باشند. مسئله‌ی این مقاله آن است که قدرت اخلاقی نهاد روحانیّت شیعه را در جامعه‌ی کنونی ایران توضیح دهد. مداخله‌ی نهاد روحانیّت در قدرت سیاسی سبب شده است تا ماهیت معنوی قدرت اخلاقی در این نهاد از یک ماهیت معنوی به یک ماهیت اداری و سازمانی تغییر یابد و به همین دلیل قدرت قانع‌کنندگی این نهاد رو به تحلیل رود. ورود روحانیان به عرصه عمومی اگر چه در نگاه بسیاری برای این نهاد و شاید دین و اخلاق، مزایایی به همراه داشته است ولی ذهنیت مردم درباره نیّت اخلاقی، ظرفیت اخلاقی، و موقعیت اخلاقی آن را مخدوش کرده است.

  1. شکر و شاکری در سپهر اندیشه‏های اخلاقی؛ محمدجعفر امیرمحلاتی

شکر و شاکری در جهان قدمایی و پیشامدرن، به ویژه در ادیان ابراهیمی، از جایگاه بسیار مهمی در نظام اخلاق اجتماعی برخوردار بوده، اما در دوران مدرن به تدریج به حاشیه رانده شده و حداکثر، اهمیت ثانوی یا انضمامی نسبت به سایر فضایل یافته است. برای یک محقق شکرپژوه مسلمان، نخستین پرسش این است که سپاس‏گزاری، در دستگاه ارزشی دنیای پسامدرن چه اهمیتی دارد و جهان‏‌بینی اسلامی و توحیدی، چه نسخه‏‌ای برای بزرگداشت این فضیلت به دست می‌‏دهد؟ پاسخ به این سؤال در گام نخست، ما را متوجه تاریخ جهانی تحول اندیشه شکر و در گام‏‌های بعدی، متوجه فلسفه شکر، از منظر هستی‏‌شناسی، نهادشناسی، تاریخ‏‌شناسی، روان‏‌شناسی، جامعه‏‌شناسی، علوم سیاسی، مردم‏‌شناسی، دین‏‌پژوهی تطبیقی، فرهنگ‏‌شناسی و نهایتاً آخرت‏‌شناسی می‏‌کند. بالاخره این سؤال مطرح است که قرآن مجید، احادیث و روایات و سیره انبیاء علیهم‌السلام و ائمه و اولیاء همراه با علوم دیگر چگونه مار در درک جایگاه فضیلت شکر در زندگی پسامدرن کمک می‌‏کند.

  1. سنجش اخلاق شهروندی و مقایسه آن در گروه‌های مختلف شهروندان تهرانی؛ احسان رحمانی خلیلی

اخلاق شهروندی، هر دو عنصر فردگرایانه و جمع‎‌گرایانه را در خود دارد. بنابراین تنها در این بستر اجتماعی است که روابط انسانی پایدار بوده و حقوق قابل تحقق است. از این حیث ضرورتاً هدف مبنایی در مقاله حاضر بررسی وضعیت موجود سنجش اخلاق شهروندی و مقایسه آن در بین گروه‌های مختلف شهروندان (جنسیت، تحصیلات، وضعیت تأهل، سن و….) می‌باشد. این تحقیق با رویکرد اثبات‌گرایی و از نوع توصیفی – مقایسه‌ای است. با توجه به نوع جمع‌آوری اطلاعات، تحقیق حاضر يك تحقيق پيمايشي‌ و واحد تحليل آن كليه شهروندان بالغی می‌باشند که در سال‌ 98 ساکن شهر تهران مي‌باشند و‌ ابزار‌ گرد‌آوری داده‌ها‌ پرسشنامه که طبق فرمول کوکران تعداد نمونه 390 نفر بوده است. انتخاب نمونه با نمونه‌گیری طبقه‌بندي متناسب و نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای صورت گرفته است‌. نتایج توصیفی نشان می‌دهد که میزان اخلاق شهروندی در بعد نگرشی بیشتر از بعد عملی است. هم‌چنین نتایج آزمون‌های آماری نشان می‌دهد که اخلاق شهروندی در دو گروه زنان و مردان و متولدین تهرانی و شهرستانی تفاوت معناداری ندارند. و هرچه تحصیلات، درآمد و درجه شغلی افراد بیشتر و بالاتر باشد میزان رعایت اخلاق شهروندی بالاتر می‌باشد. تأثیر و نقش شاخص‌های پایگاه اقتصادی – اجتماعی را می‌توان ناشی از افزایش قوه شناختی در اثر ارتقای تحصیلی و هم‌چنین اثر شبکه‌ای دانست. هم‌چنین نتایج نشان می‌دهد که مالکیت منزل مسکونی و افزایش سن بر منزلت اجتماعی تأثیر مثبت داشته که سابقه سکونت موجب افزایش عضویت سازمانی و شناخت،‌ مشارکت و آگاهی سیاسی از اجتماع محلی می‌شود و تحرک مکانی باعث از بین رفتن ریشه‌های فرد می‌گردد. بر این اساس این عوامل موجب تقویت رعایت اخلاق شهروندی می‌شوند.

  1. بررسی رابطه وضعیت اشتغال با اخلاق اجتماعی (مورد مطالعه: شهروندان22 تا 60 ساله تهرانی)؛ خجسته سلطان محمدی و افسانه ادریسی

اخلاق از ضروري‏ترین نیازهاي جامعه انسانی است. اجتماعی موفق است که روابط افراد در آن محکم‌تر و اخلاقی‌تر و بر اساس قوانین و مقررات صحیح‌تر باشد. اگر رابطه میان موقعیت شغلی افراد و پایبندی به اخلاقیات تبیین شود می‌توان از آن به عنوان محرکی برای بهبود در اخلاق در جامعه بهره برد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه وضعیت اشتغال شهروندان تهرانی 60-22 ساله با اخلاق اجتماعی است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- علی و از لحاظ روش‌‏شناسی، یك تحقیق پیمایشی‌ است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل‌ کلیه شهروندان تهرانی است که در سال 97 در تهران سکونت دارند. انتخاب نمونه با تلفیق نمونه‌گیری خوشه‌ای و طبقه‌بندی نامتناسب صورت گرفته است‌. ابزار مورد استفاده‌ برای جمع‌آوری‌ اطلاعات و داده‌ها در این تحقیق‌، پرسشنامه است که در حجم نمونه 405 نفر اجرا شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که اخلاق اجتماعی و ابعاد آن (دگردوستی، عام‏گرایی، بی‎تفاوت نبودن از لحاظ اجتماعی) در افراد شاغل بیشتر از افراد غیر شاغل رعایت می‌شود.

  1. شادمانی اجتماعی و انتخاب تقدس اخلاقی؛ سیمین مبارکی

 شادمانی اجتماعی یکی از مهم‌ترین پشتوانه‌های ما برای مقابله با مشکلات است. شاد زیستن از نیازهای اساسی هر جامعه‌ای است. شادمانی اجتماعی به این بستگی دارد که انسان نیازهای اساسی خود را از طریقی که جامعه و هنجارهای معمول آن را قبول دارد، برآورده سازد. این تحقیق به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا انتخاب تقدس اخلاقی بر شادمانی اجتماعی مؤثر است. چارچوب نظری تحقیق از تلفیق نظریه‌های زولنای در زمینه عقلانیت اجتماعی و شادمانی اجتماعی لیندنبرگ تشکیل شده است. این تحقیق با رویکرد توصیفی-علّی و از روش پیمایش استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه شهروندان بزرگسال تهرانی 65-18ساله در سال 1391 می‏باشد و حجم نمونه 400  نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده است. نتایج نشان می‌دهد که انتخاب تقدس اخلاقی که ترکیبی از رعایت هنجارها و رعایت دگرخواهانه است بر شادمانی اجتماعی بیشترین تأثیر را می‌گذارد.

یادداشت‏‌ها

  1. اخلاق از منظر علوم اجتماعی: از کانت تا دورکهایم؛ محمود صدری

نخستین گامی که دورکهایم در جهت برساختن مفهومی جامعه‌شناسانه و در عین حال کانتی از اخلاق برداشت این بود که “قطعیت مقوله‌ای” کانت را پذیرفت اما افزود که صورت و محتوای این امر بدیهی متعلق به ذهن فرد نیست بلکه امری “اجتماعی” است!  این جامعه است که دانه اخلاق را در ذهن فرد می‌کارد و آبیاری می‌کند. به عبارت دیگر، چیزی به عنوان اخلاق فردی نداریم. شما به هر اصل اخلاقی رجوع کنید هیچ‌گونه امر و نهی اخلاقی که مرجعی اجتماعی نداشته باشد نمی‌یابید!  حال جامعه چه نیازی دارد که افراد را اخلاقی بار بیاورد؟ دورکهایم می‌گوید جامعه برای بقای روزمره و حتی لحظه به لحظه خویش نیاز به همکاری دائمی افراد دارد، نه همکاری از سر ترس از گرفتاری و خوف از مجازات، بلکه همکاری از صمیم قلب و با طیب خاطر! چرا جامعه به چنین همکاری نیاز دارد؟ چون در همان صمیم قلب و سویدای دل هر فردی نیازها و وسوسه‌های خودخواهانه و اغلب ضد اجتماعی نیز موج می‌زنند. ارضاء این‌گونه تمنیات برای سلامت همبستگی و اعتماد لازم برای حیات اجتماعی مخرب است.  گرچه هر جامعه‌ای قانون و پاسبان برای حفظ نظم دارد اما طبیعتاً این عاملین در همه جا حضور و کارکرد مطلوب ندارند و البته افراد این کمبود نظارت را به‌خوبی احساس می‌کنند. با وجود عدم امکان نگهبانی دائمی فرد فرد انسان‌ها (که طبیعتاً خودخواه و منفعت‌طلب هستند) اگر اخلاق و وجدانی در ذهن افراد حضور نداشته باشد در جامعه سنگ روی سنگ بند نخواهد شد! دورکهایم می‌گوید منشأ اخلاق چیزی جز این نیاز اجتماعی نیست.  او در توضیح انحرافات اجتماعی سؤال خوبی را مطرح می‌کند: مسئله این نیست که چه شده که تعداد قلیلی قوانین را زیر پا می‌گذارند، مسئله این است که چه شده که اکثریت عظیمی قوانین را رعایت می‌کنند!  پاسخ دورکهایم این است که این اخلاق (به مثابه یک نیاز اجتماعی) است که این مسئله را حل می‌کند. نزد دورکهایم محتوای همه امر و نهی‌های اخلاقی که فلاسفه با این‌همه دقت و تفصیل توضیح داده و تشریح کرده‌اند در این گزاره خلاصه می‌شود:  “اگر کاری هست که می‌توانی بدون پرداخت هزینه و جریمه، به زیان دیگران و برای ارضاء نیازهای خود انجام دهی و حتی می‌دانی که گرفتار هم نمی‌شوی، به هر حال از آن خودداری کن! و اگر کاری هست که برایت هزینه‌ای و برای دیگری سودی در بر دارد، نکردنش هم بازخواستی ندارد، از آن خودداری نکن!”

  1. جامعه؛ مبنای اخلاق و حقوق؛ عباس عبدی

برخی کلمات و اصطلاحات در همه زبان‌ها وجود دارند که کاربرد فراوانی دارند، ولی لزوماً معنای مشترکی را افاده نمی‌کنند. از این‌‎رو کاربرد عادی آن‌ها لزوماً به تفاهم و درک مشترک منجر نمی‌شود، حتی ممکن است موجب دوری و نقار میان افراد نیز گردد. چون هر کسی از ظن و گمان خود یار این کلمات می‌شود. عدالت، آزادی، اخلاق و… از این جمله‌اند. این کلمات را به راحتی و سهولت به کار می‌بریم، بدون این‌که مفهوم یا حتی مصداق روشنی را در اذهان گوینده و شنونده تداعی کند. شاید اخلاق و معنای مورد انتظار از آن، بیش از دیگر کلمات کاربرد دارد و احتمالاً تفاوت در برداشت از آن نیز بیش‌تر است. این نوشته درصدد است که به برخی از نکات مهم مربوط به این مفهوم و تطبیق آن با شرایط ایران بپردازد. این متن در قالب یک یادداشت مطبوعاتی تقدیم می‌شود.

  1. امکانِ اجتماعیِ اخلاقی زیستن؛ علی زمانیان

به نحو اکثری، کاهش و افزایش سطح اخلاق‌مندی افراد، بیش‌تر از آن که محصول قصد و تلاش شخصی باشد، اولاً نتیجه‌ی برآوردن نیازهای اساسی و گذر از مراحل اولیه‌ی زندگی طبیعی است. ثانیاً، نتیجه‌ی زیستن در نظام اجتماعی است که اخلاقی زیستن را ممکن و تسهیل نموده است. به عبارت دیگر، شهروندان برای گذران زندگی و به سامان کردن امور خود، نیازی به امر غیراخلاقی ندارند. علاوه بر این، با توجه به قدرت تحمل و توانایی آدمیان، اخلاقی زیستن، امری شدنی و ممکن و در دسترس است. امکان اجتماعی اخلاقی زیستن، معطوف به مقدمات لازم و ضروری اجتماعی است که زمینه‌ها و ظرفیت‌های اخلاق را فراهم می‌آورد. امکان‌هایی هم‌چون، پذیرش تفاوت و تکثر اجتماعی (به جای سرکوب آن)، پذیرش فردیت، آزادی و کرامت انسان، ساختارهای عادلانه و تأسیسات مطلوب و کارآمد اجتماعی، بی و با واسطه، به اخلاقی زیستن مدد می‌رسانند و آن را ممکن می‌سازند. بنابراین، پیش و بیش از هر چیزی، اهتمام به ساختارهای اخلاقی و کارآمد و فراهم آوردن امکان‌های مطلوب و شرایط مناسب، ضرورتی تام و تمام دارد. پس از این است که اخلاق را می‌توان بر پایه و ستون‌های استواری بنا نمود و انتظار داشت که مناسبات و روابط اجتماعی به سوی اخلاق رهنمون شوند.

  1. اخلاق و نهادهای اجتماعی؛ علی‌اصغر صباغ‌پور

آن‌چه در این یادداشت مورد تأکید است، عدم استقلال اخلاق است؛ بدین معنی که هیچ‌گاه اخلاق، در «خلأ» شکل نمی‌گیرد، بلکه خود را در پیوند با نهادهای اجتماعی ظاهر می‌کند. اگرچه برای وضع اخلاق،‌ فلسفه‌ای وجود دارد و نیز برای هر یک از فضائل و رذائل  اخلاقی، استدلال عقلی و برهانی مدلل صورت گرفته است، لیکن این منش و روش زندگی، در ارتباط با صورت‌بندی‌ها و عملکردهای نهادی، دچار فراز و فرود می‌شود. معمولاً در فلسفة‌ اخلاق و در براهین و استدلال‌های معطوف به علل فضائل و رذائل اخلاقی، آن‌چه طراحی و تعبیه می‌شود، سقف یا نمای کلی و جامع فضائل و رذائل است که می‌توان آن را «اخلاق آرمانی» (Idial Ethics) نام نهاد، ولی در جریان زندگی جاری اعضای جامعه و در پیوندهای روزمره آن‌ها با نهادهای اجتماعی، مردم ممکن است از اخلاق وضع شدة واضعان فلسفه اخلاق و دلیل آوردن علل فضائل و رذائل، که اخلاق آرمانی را برساخته بودند، فاصله بگیرند و به «اخلاق واقعی» (Real Ethics) روی آورند. فاصلة اخلاق واقعی از اخلاق آرمانی، به حال و روز نهادها و میزان کارکرد آن‌ها بستگی دارد. هرچه نهادهای اجتماعی، کارکردها، نقش‌ها و وظایف خود را به‌طور کامل ایفا کنند، حال و روز اخلاق نیز در آن جامعه، بهتر خواهد بود و سطح تقیدات اخلاقی اعضای جامعه، به سطح اخلاق آرمانی نزدیک‌تر می‌شود و هرچه در نهادهای اجتماعی، نقص کارکردی، کم‌کارکردی و کژکارکردی وجود داشته باشد و جامعه، دچار اختلال نهادی گردد، سطح تقیدات اخلاقی، به سوی «اخلاق واقعی»، یعنی اخلاقی که در مراودات جاری و روزمره قابل مشاهده است، کشیدگی پیدا می‌کند و حتی ممکن است نهادها به چنان سندرم ناکارآمدی و کژکاری دچار شوند که اخلاق جامعه را معکوس و وارونه سازند چنان‌که رذائل اخلاقی به جای فضیلت‌ها، و فضائل اخلاقی در موقعیت رذیلت‌ها بنشینند! گزاره و فراز یاد شده را در تمام نهادهای هفت‌گانه اجتماعی می‌توان حضور و غیاب کرد: نهاد خانواده- نهاد تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش و فرهنگ)- نهاد دین و مذهب- نهاد سیاست (حکومت)- نهاد اقتصاد- نهاد تندرستی و سلامت- نهاد تفریح و اوقات فراغت.

گفت‌وگوها

  1. جامعه‏‌شناسی اخلاق؛ در گفت‎‌وگو با علیرضا شجاعی‏‌زند و مقصود فراستخواه

گفت‌وگویی پیرامون موضوع، هدف و رسالت جامعه‌‏شناسی اخلاق و مقایسه آن با سایر علوم جامعه‏‌شناسی میان آقای دکتر فراستخواه و آقای دکتر شجاعی‏‌زند صورت پذیرفت. در این گفت‎‌وگو به سؤالات زیر پاسخ داده شد؛ جامعه‌شناسی اخلاق دقيقاً قرار است چه چيزی را از چه منظری و براي چه منظوری بررسی نمايد؟ موضوع، منظر و هدف اين ديسيپلين چيست؟ چه تفاوتي با ديگر دانش‌هايی دارد که به اين بحث پرداخته و می‌پردازند؟ موضوع جامعه‌شناسی اخلاق چيست؟ گزاره‌هاي اخلاقي؛ اَعمال اخلاقی؛‌ نيات اخلاقی؛ صفات اخلاقی یا …؟ از آن‌جا که جامعه‌شناسی به دنبال عينيت‌ها و امور محقَّق است، آيا بايد به بررسی وضع موجود و محقَّقِ اخلاق اکتفا نمايد (اوضاع اخلاقي) و يا وارد مرحله‌ی رفع موانع و تسهيل امور براي بسط اخلاق نيز بشود (اخلاق عملي)؟ ضرورت‌هاي پرداختن به جامعه‌شناسی اخلاق را در چه می‌بینید؟ جامعه‌شناسي چگونه مي‌تواند به مطالعة‌ پديده‌اي (به نام اخلاق) بپردازد که سرمنشأ و وقوع فردي دارد؛ درحالی‌که واحد تحليل در جامعه‌شناسی فرد نيست و گروه و سازمان و نهاد و جامعه است؟ اگر با این گزاره همدل هستید که تاکنون جامعه‌شناسان ما کمتر به تولید ادبیات در زمینة جامعه‌شناسی اخلاق پرداخته‌اند، علت یا علل آن را چه می‌دانید؟

  1. چرخش از اخلاق وظیفه‌گرا به اخلاق نتیجه‏‌گرا؛ در گفت‌‏وگو با سعید حجاریان

در این گفت‌‏وگو به چند مقاله آقای حجاریان اشاره شد که در آن براساس سنجه‌های فقهی به ارزیابی گفتمان‌ جمهوری اسلامی، به‌ویژه بنیان‌گذار آن پرداخته‌اند‌ و به‌طور مشخص دو مدعا را یکی درباره عرفی شدن فقه و دیگری درباره عرفی شدن مفهوم ترقی مطرح کرده‌اند و در ادامه این نکته مطرح شد که به‌نظر می‌رسد شمه‌ای از این فرآیند به حوزه اخلاق نیز رسوخ کرده است؛ به این معنا که اخلاق هم عرفی شده است. سپس پیرامون این مسئله سؤالاتی مطرح شد؛ آیا این تغییر و تطور را –که عمدتاً منبعث از قدرت بوده است- می‌توان به اخلاق هم تسری داد؟ در فرآیند مورد اشاره شما اخلاق رهبر انقلاب چه‌ سمت‌وسویی پیدا کرده است؟ با این اوصاف می‌توان استنباط کرد که اخلاق در نزد آیت‌الله خمینی براساس گرایشات فلسفی، آن هم از نوع یونانی شکل گرفته است؟ ما به‌ازای این روند در سیاست به‌ چه ترتیب بوده است. به هر تقدیر، آیت‌الله خمینی علاوه بر بُعد فقهی و عرفانی، رهبری سیاسی محسوب می‌شود که پیش و پس از انقلاب اسلامی به کنش‌های بسیاری جهت داده یا خود، در آن مشارکت داشته است. با توجه به جایگاه سیاسی آیت‌الله خمینی به‌عنوان رهبر سیاسی یک کشور این شیفت‌های گفتمانی بیانگر چه چیزی است؟ آیا صرفاً با نوعی تحول معرفتی مواجه هستیم یا باید بگوییم تصمیمات اقتضایی چنین گذاری را پدید آورده است؟ شما از تأثیر قدرت و مناسبات آن بر جهت‌گیری اخلاقی گفتید. آیا لزوماً قدرت به مکاتب اخلاقی وفادار است یا اساساً در ساحتی دیگر، سیر می‌کند.

اقتراح

جامعه‌شناسی اخلاق: نسبت دیالکتیکی اخلاق و جامعه؛

با نظرخواهی از سید محمود نجاتی حسینی (خراسانی)، حسن محدثی گیلوایی و سعید معیدفر

در این بخش سؤالات زیر مورد بحث و بررسی قرار گرفت:

  1. اساساً آیا نسبتی میان «جامعه» و «اخلاق»، متصور و قابل طرح است؟

2.آیا می‌توان «اخلاق» را به مثابه یک مقولة جمعی فرض کرد و به بررسی و تأملات جامعه‌شناختی پیرامون آن پرداخت؟

  1. آیا جامعه‌شناسی و جامعه‌شناسان کلاسیک به سراغ این موضوع رفته‌اند؟ اگر رفته‌اند چه کسانی و ذیل چه عناوینی بوده است؟
  2. چرا ادبیات پدیدآمده ذیل موضوع «اخلاق» در جامعه‌شناسی تا بدین حد نحیف و کم‌مایه است؟
  3. اخلاقْ نزد جامعه‌شناسان به چه معنایی است و چه تمایزی با آن نزد فلاسفة اخلاق و در ادیان ابراهیمی دارد؟
  4. به نظر شما آیا دورنمایی برای ظهور شاخة مستقلی با عنوان «جامعه‌شناسی اخلاق» در کنار دیگر شاخه‌های جامعه‌شناسی وجود دارد؟
  5. اگر کتاب، مقاله و متفکرینی که به این موضوع پرداخته و یا نزدیک شده باشند را سراغ دارید، معرفی نمایید.

معرفی و نقد کتاب

  1. معرفی و تلخیص کتاب «جامعه ایرانی و اخلاق اجتماعی»؛ شهره پویان‏فر

این کتاب حاصل جمع‏آوری شش مقاله در حوزه  اخلاق اجتماعی است. نویسندگان مقالات علمی عبارت‌اند از: سید محمود نجاتی حسینی، ابراهیم حاجیانی، فرحناز معصومی راد، فزحناز حسام، مصطفی کریمی و شهرود امیرخانی. در مقاله اول، عنوان شده که اخلاق به هر معنایی که مفروض گرفته شود، مبین آن دسته از اصول و قواعد ارزشی هنجاری است که حکم راهنما، هدایت و جهت‌‏دهی به رفتارهای فردی و اجتماعی ما را دارند. به تحلیلی از ماهیت امر اخلاقی در فلسفه اخلاق و نظریه اخلاقی و نیز نسبت اخلاق با فرهنگ و جامعه در قالب اخلاق اجتماعی از منظر جامعه‌شناسی اخلاق ارائه شد. در مقاله دوم  مطرح شد که، یکی از دغدغه‌های مشترک میان متفکرین مسائل اجتماعی-فرهنگی، موضوع وضعیت اخلاق و تعاملات عاطفی-احساسی میان کنشگران–آحاد شهروندان نظام اجتماعی ایران است. این سؤال مطرح شده  که وضعیت اخلاق عمومی و پای‌بندی مردم به ارزش‏‌های اخلاقی در جامعه ایران چگونه است. از طرفی عنوان شده که، مدرنیته و جهانی شدن به همراه خود اصول اخلاقی جدیدی را نیز به همراه می‌‏آورد، که منبع این نظام جدید اخلاقی سنت‌‏ها نیستند و منجر به فروپاشی اخلاقی نمی‏‌شود چرا که کماکان نهادهای ثبات‌آفرین جامعه (خانواده، مذهب و دولت) مقتدر و مؤثر هستند. در مقاله سوم، عنوان شده است که، یکی از مهم‏‌ترین و بارزترین حوزه‏‌های اجتماعی اخلاق تأثیر آن در فعالیت‌‏های اقتصادی و تنظیم مناسبات بین افراد در حین کار وظایف شغلی آن‌هاست. اخلاق اجتماعی در حوزه کار از فرد بیشترین پای‌بندی به تعهدات اجتماعی و رعایت خیر عمومی را مطالبه می‏‌کند. در جامعه ما نشانه‌هایی از ضعف اخلاق کار وجود دارد که در صورت تداوم، خسارات جبران‏‌ناپذیری بر منابع و سرمایه‌‎های کشور وارد خواهد کرد. در مقاله چهارم، به بررسی این موضوع پرداخته که، در کوچه و بازار، جمع دوستان و آشنایان، در محیط‌‏های شغلی، در اجتماعات خانوادگی و خویشاوندی، بسیار گفته و شنیده می‌‏شود که هرچه پیش‏تر می‏‌رویم، انصاف، صداقت و گذشت، در میان مردم کمتر دیده می‏‌شود. بنابراین چگونه می‏‌توان به اصلاح و بازسازی ارزشی–اخلاقی جامعه اقدام کرد؟ در این مقاله نظرگاه‌‏ها و دیدگاه‌‎های مختلف و متعددی که بر نقش ادبیات و به طور خاص قصه‌‏ها و افسانه‏‌ها در فرهنگ عمومی تأکید ورزیده و قصه‌‏گویی را سنتی با ارزش در پرورش اخلاقی جامعه دانسته است. در مقاله پنجم، مطرح شده که، بسیاری از جامعه‌‏شناسان معتقدند که جنگ یکی از شگفت‏‌انگیزترین پدیده‌‏های اجتماعی است. از طرفی جنگ تحمیلی با همه مصائب سبب شد که با تنگناهای اقتصادی، روانی و اجتماعی شکل خاصی از روابط اجتماعی شکل بگیرد. این شکل خاص از روابط اجتماعی و هنجارها و ارزش‏‌های ناشی از آن، برای ایران در حال جنگ سرمایه اجتماعی محسوب می‏‌شود. در این کتاب سعی شده است این درهم تنیدگی روابط اجتماعی را در چارچوب نظریه سرمایه اجتماعی تحلیل کند. در این مجموعه مقالات، هر مقاله از یک زاویه پیوند امر اخلاقی و امر اجتماعی را تشریح کرده است.

  1. درآمدی بر آشنایی با فصلنامه بین‏‌المللی اخلاق و جامعه؛ مریم مالمیر

انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فناوری، اخلاق را به عنوان اصلی‌ترین محور فعالیت خود برگزیده و اقدام به انتشار پژوهش‌های پژوهشگران حوزه‌های مختلف در زمینه اخلاق در فصلنامه‌ای بین‌المللی به نام اخلاق و جامعه نموده است. فصلنامه بین‌المللی  اخلاق و جامعه با هدف چاپ و نشر پژوهش‌های حوزه اخلاق با صاحب امتيازي انجمن ايراني اخلاق در علوم و فناوري به شماره ثبت 85875 در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  و مدیر مسئولی دکتر مریم مالمیر و سردبیری دکتر حسین اسکندری از سال  2019 انتشار می‌یابد و هم اکنون دارای رتبه علمی ب در کمیسیون نشریان وزارت علوم می‌باشد. فصلنامه بین‌المللی اخلاق و جامعه مقالات حوزه اخلاق را که به شکل مروری، پژوهشی، پژوهشی کوتاه، مطالعه موردی و نامه به سردبیر تنظیم شده‌اند و مسائل مرتبط با اخلاق در جامعه را در هر یک از محورهای زیرپوشش می‌دهد منتشر می‌نماید:

علوم پزشکی و زیستی: اخلاق زیستی، اخلاق پزشکی، اخلاق در ژنتیک پزشکی، اخلاق در پرستاری، اخلاق و بهداشت روان، اخلاق در ورزش و …

اکولوژی و زیست محیطی: اخلاق و آلودگی هوا، اخلاق و آبخیزداری، اخلاق و مدیریت منابع طبیعی و …

علوم اجتماعی: اخلاق و روان‌شناسی، اخلاق در آموزش، اخلاق و حقوق بشر، اخلاق در نشر، اخلاق پژوهش، اخلاق در مدیریت، اخلاق و انسان‏شناسی، اخلاق و حقوق و …

علوم فلسفی: تاریخچه اخلاق، اخلاق در ادبیات، فلسفه اخلاق ، اخلاق و مذهب و …

علوم فنی و مهندسی: اخلاق در علم و فناوری، اخلاق در مهندسی، اخلاق در صنعت، اخلاق و همگرایی علوم، اخلاق و انرژی و …

علوم اقتصادی: اخلاق در تجارت، اخلاق و جهانی شدن، اخلاق در بانکداری، اخلاق و سرمایه‌های ملی و …

پیشنهاد مطالب دیگر:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست