گذری و نظری بر کتاب «المراقبات» / محمد راستگو

چکیده
بی‌گمان یکی از راه‌های کمال آدمی و شکوفایی روح و روان و نیروهای درونی او، چیزی است که اصطلاحا «سیر و سلوک» نام گرفته است؛ از دیرباز روندگان و رسیدگان این راه برای آسان‌سازی کار روندگان و راهنمایی آنان کتاب‌ها نوشته‌اند که یکی از سودمندترین و مطمئن‌ترین این کتاب‌ها کتاب المراقبات یا اعمال السنه، نوشتۀ عارف فقیه و فقیه عارف میرزا جواد ملکی تبریزی است که در میان کتاب‌های سلوکی و اخلاقی جایگاهی ویژه و سرآمد دارد. این مقاله ابتدا نگاهی گذرا به زندگی نویسنده انداخته و سپس به معرفی کتاب پرداخته و ساختار و روش آن و هر یک از شانزده بخش کتاب را به اجمال بررسی نموده است.

از مقاماتِ تبتل تا فنا              پله پله تا ملاقات خدا

بی‌گمان یکی از راه‌های کمال آدمی و شکوفایی روح و روان و نیروهای درونی او، چیزی است که اصطلاحا «سیر و سلوک» نام گرفته است. سیر و سلوک، همان‌گونه که از مفهوم این دو واژه برمی‌آید، رفتن و رفتار است، طیّ طریق است، عمل و کوشش است، جد و جهد است و برنامه‌ای است که آدمی را از درکات نفس اماره به درجات نفس مطمئنه می‌رساند و به راه‌یابی به مقام محمود عند ملیک مقتدر توفیق می‌بخشد. پیدا است که رفتن این راه که راهی دشوار و دراز و پر چم و خم است و در هر چم و خم آن خطرهایی در کمین، هم به استاد و راهنما نیاز دارد و هم به آگاهی درست و دقیق از چم و خم راه و چگونگی طی طریق. از همین رو است که از دیرباز روندگان و رسیدگان این راه برای آسان‌سازی کار روندگان و راهنمایی آنان کتاب‌ها نوشته‌اند و با این کتاب‌ها نقشۀ راه را برای خواهندگان کشیده‌ و زاد و توشۀ راه را و آنچه رفتن را آسان‌تر و بی‌خطرتر می‌کند، گوشزد کرده‌اند. کتاب‌هایی که هریک به جای خود سودبخش و راهگشا، و خواندنی و کاربستنی است. یکی از سودمندترین و مطمئن‌ترین این کتاب‌ها کتاب المراقبات یا اعمال السنه است نوشتۀ عارف فقیه و فقیه عارف میرزا جواد ملکی تبریزی که در میان کتاب‌های سلوکی و اخلاقی جایگاهی ویژه و سرآمد دارد. نخست از این ‌روی که آنچه در این کتاب آورده و به آنها سفارش کرده است، همه اعمال و عباداتی است که از سوی گزیده‌ترین و پارساترین و پاک‌ترین بندگان خدا یعنی پیشوایان معصوم(ع) گزارش شده‌ است؛ گرامیانی که خود راه سلوک و مراقبه را تا پایان، بیش و به از هر کس دیگری پیموده و پاس داشته‌اند و راه و رسم و آداب و آیین آن را بیش و به از هر کس دیگر می‌دانند و می‌شناسند. دیگر اینکه نویسندۀ بزرگوار که پرورش‌یافتۀ همین مکتب گرامیان است، خود از رفتگان و رسیدگان راه سلوک است و آنچه را نوشته، خود آزموده است و هرچه گفته از سر تجربه گفته است. کسی است که سال‌های سال راهی این راه و سالک این صراط بوده است، کسی است که دیرزمانی در مکتب حقایق و پیش ادیب عشق زانوها زده و از محضر و مکتب و گفتار و رفتار و همت و حقیقت راهبران و راهدانانی چونان ملاحسینقلی همدانی بهره‌ها برده، نکته‌ها آموخته و توشه‌ها اندوخته است. همچنین شیوه‌های گونه‌گون سلوک را آزموده، چم و خم‌ها و فراز و فرودهای راه را شناخته، با دشواره‌ها درافتاده و از کمین‌گاه‌ها به سلامت گذشته است و سپس حاصل این همه آموخته و آزموده را در این کتاب، نیز کتاب‌هایی چون اسرار الصلات و رسالۀ لقاءالله پیشکش راهیان راه ایمان و عرفان نموده است.

نگاهی گذرا به زندگی نویسنده

نویسندۀ بزرگوار این کتاب که مادر روزگار در زادن و پروردن فرزندانی چون او بسیار تنگ‌چشمی می‌کند و روزگاران دور و درازی باید بگذرد تا یکی چون او زاده و پرورده شود، و  از الف‌قدانی است که به هر الفی چهره می‌نمایند، در تبریز زاده می‌شود و کودکی و نوجوانی را در همان‌جا سپری می‌کند و تحصیلات مقدماتی و سطوح را در همان‌جا می‌گذارند و سپس راهی نجف اشرف می‌شود که قبلۀ طالبان علم و عرفان است و در آنجا اصول و فقه و حدیث را نزد بزرگان و بلندقامتانی چون آخوند خراسانی، حاج‌آقارضا همدانی و محدث نوری به تمام و کمال می‌آموزد و در این دانش‌ها پایگاهی بلند می‌یابد. در همین روزگاران است که بخت بلند، او را به حضور حضرت ملاحسینقلی همدانی، بزرگ‌ترین استاد اخلاق و عرفان راه می‌نماید تا چهارده سال در پیش‌گاه او زانو زند و با همۀ حس و هوش و جان و دل همراه و همدم او گردد و از گفتار و رفتار و نگاه و نفس و حضور و همت او رسم و راه سلوک و آداب و آیین اخلاق و عرفان و زیر و بم و چم و خم طریقت و حقیقت را به خوبی بیاموزد و بیازماید و بیندوزد و از مقامات تبتل تا فنا، پله پله تا ملاقات خدا پیش رود و به پایگاه بسیاربسیار بلند و ارجمند «نفس مطمئنه» راه یابد.

در سال 1320 یا 1321 هجری قمری با دریایی از آموخته‌ها و اندوخته‌ها و آزموده ها به زادگاهش تبریز بازمی‌گردد و چند سالی در مسجد و مدرسه به تعلیم و تهذیب می‌پردازد تا سال 1329 که در پی انقلاب مشروطه تبریز آشفته می گردد و میرزای ما به قم می‌کوچد و در آنجا جز درس فقه، با دو درس اخلاق و عرفان یکی در فیضیه برای همگان و دیگری در خانه برای خواص، به تدریس و تعلیم، و تزکیه و تهذیب می‌پردازد و بسیارانی را که توفیق نشستن در مجلس و محفل او رفیقشان شده، از آموخته‌ها و آزموده‌های خود بهره‌مند می‌سازد و جان و دلشان را از فروغ عرفان و اخلاق روشنا می‌بخشد و با نوشتن کتاب‌هایی چون اسرار الصلات، رسالۀ لقاء الله و  المراقبات، دوردستان را نیز تهی‌دست نمی‌گذارد. و سرانجام در یازدهم ذی‌حجه، 1348 قمری، شبانگاه عید قربان به دیار و دیدار دوست می‌رود و پیکر پاکش در قبرستان شیخان قم به خاک سپرده می‌شود.[1]

المراقبات

پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب          تا درین پرده جز اندیشۀ او نگذارم

چنانکه یاد شد مراقبات از سنخ کتاب‌های سیر و سلوک است و برنامۀ رفتاری و عملی روندگان راه کمال.

گرچه این کتاب به نام المراقبات فی اعمال السنه، یا اعمال السنه زبانزد است، نویسنده خود آشکارا از این نام یاد نکرده، و دور نیست بر پایۀ موضوع و مطالب کتاب، نیز برخی عبارات و اشارات نویسنده در دیباچه‌ و خاتمۀ کتاب، این نام را بدان داده باشند. در دیباچۀ کتاب، ص6 می‌خوانیم: ««أن تراقب أيام سنتك، و تعمل ببعض ما ورد في كل سنة مرّة، و أنا أكتب في هذا مجملا، اختار من الأعمال الواردة أهمّها و أشير من المراقبات إلی ألزمها.» کلمات «المراقبات»، «الأعمال» و «سنة» در این عبارت آمده، و آشکارتر از آن عبارات خاتمۀ کتاب (ص288) است: «ثم ان سیدنا قدوة اهل العلم و العمل طاووس اهل المراقبه … کتب فی کتابه الاقبال اصول مراقبات اعمال السنه علی احسن ما یمکن ان یکتب.»

گویا قدیم‌ترین سند دربارۀ نام کتاب، در تقریظ علامه طباطبايی بر چاپ نخست کتاب در 1381 قمری است که از آن با نام «أعمال السنة» یاد کرده است.

به هر روی هر دو نام با موضوع و مطالب کتاب بسیار هم‌خوانند. «المراقبات» جمع مراقبه است و مراقبه که به معنی نگهبانی، پاسداری و پاییدن و کشیک‌کشیدن است، اصطلاحی سلوکی و عرفانی نیز هست و مقصود از آن این است که رهرو راه عرفان و سالک صراط سلوک باید همواره خود را بپاید، مراقب خود باشد، کشیک خود بکشد و همۀ رفتار و گفتار و حرکات و سکنات و خاطرات و خطرات خود را زیر نظر داشته باشد، مبادا از راه دور افتد یا نابایستی از او سرزند یا اندیشۀ ناشایستی به سرش افتد. به گفتۀ حافظ:

پاسبان حرم دل بشود دم همه دم           تا در آن پرده جر اندیشۀ او ره نکند

یکی از شیوه‌ها یا گونه‌های مراقبه، مراقبۀ عملی و رفتاری است، یعنی اتیان اعمال و عبادات و تمرینات و ریاضاتی ویژه، به‌ویژه در ساعات و اوقات و شب‌ها و روزها و ماه‌هایی ویژه. و مراقبت و مواظبت بر اینکه این برنامۀ سلوکی سالانه، به‌درستی انجام شود و تا آنجا که جا دارد چیزی از آن جا نیفتد. موضوع کتاب المراقبات یا اعمال السنه نیز همین است.

ساختار و روش کتاب

کتاب در شانزده بخش سامان یافته است. مقدمه‌ای در آغاز و خاتمه‌ای در پایان و در میان چهارده فصل، دوازده فصل به نام و شمار و ترتیب دوازده ماه سال قمری، و دو فصل نیز در بارۀ ‌شب و روز عید فطر.

از آنجا که این کتاب بر بنیاد آموزه‌های شیعی و اعمال و عبادات و ادعیه‌ای است که از سوی پیشوایان شیعه گزارش و سفارش شده است، و از سوی دیگر در فرهنگ مناسکی شیعه، در سال برخی ماه‌ها و در هر ماه برخی روز ها یا شب‌ها یا ساعت‌ها ویژگی‌هایی دارند که انجام‌دادن مناسک در آن زمان‌ها ارزش بیشتری دارد و تأثیر تکاملی و تقربی افزون‌تری، نویسندۀ بزرگوار کتاب خود را بر همین روزها و شب‌ها و ماه‌های ویژه و اعمال و مناسکی که در طول سال (اعمال السنه) در این زمان‌های ویژه باید بر انجام‌دادن آنها مواظبت و مراقبت (المراقبات) شود، بنیاد نهاده است. از ماه محرم که نخستین ماه قمری است آغاز کرده و تا ماه ذی‌حجه که ماه پایانی است پیش رفته و در هر ماه دربارۀ روز و شب‌های ویژۀ آن ماه سخن گفته و مناسک آن روز و شب‌ها و چگونگی انجام دادن آنها را بازنموده و در جای‌جای کتاب، به‌مناسبت نکته‌هایی بسیار سودمند چاشنی سخن کرده است.

برای نمونه در فصل نخست، در گزارش مراقبت‌های ماه محرم بیشتر بر دهۀ نخست آن تکیه کرده و به مناسبت پیوند این دهه، به‌ویژه روز دهم آن، روز عاشورا به حضرت امام حسین (ع) نکته‌های نغزی دربارۀ این رویداد عظیم و چگونگی پاسداشت آن که نمونۀ ‌روشن تعظیم شعایر خدا است، بیان کرده. نیز بر روز نخست آن که روز نخست سال است تکیه کرده، و تأثیر مراقبه در آن را برای آغاز کردن سالی سرشار از سعادت و صلاح يادآوری کرده است.

در فصل دوم، که در بيان مراقبت‌های ماه صفر است، بیشتر به روز بیستم آن، روز اربعين، و روزهای پایانی آن روز وفات حضرت پیامبر(ص) و امام مجتبی(ع) تکیه کرده است. در آغاز نیز، دربارۀ باور معروف مردم به نحوست ماه صفر سخن گفته است.

در فصل سوم، در بيان مراقبت‌های ماه ربيع‌الاول، نخست از اهمیت این ماه به دلیل ولادت پیامبر(ص) سخن گفته و این ولادت را بزرگ‌ترین نعمت خدا شمرده است و دربارۀ آن نکته‌ها گفته است. سپس به شب نخست، روزهای هشتم(وفات امام حسن عسکری)، نهم(عید شیعه)، دهم(ازدواج حضرت رسول(ص) با حضرت خديجه)، پرداخته و سرانجام با تفصیل بیشتر به روز هفدهم توجه کرده و دربارۀ ولادت حضرت رسول و آداب و مناسک آن روز سحن گفته است.

در فصل ششم، در بيان مراقبت‌های ماه جمادی الثانی، بیشتر به روز سوم (وفات حضرت فاطمه، عليها السلام) و روز بیستم (ولادت آن بانوی بزرگ) پرداخته و از مصیب‌هایی که بر ایشان وارد شده و نیز از فضايل ايشان سخن گفته و به‌مناسبت از مصحف فاطمه یاد کرده است.

در فصل هفتم، در بيان مراقبت‌های ماه رجب که به دلیل برتری‌های سلوکی این ماه بر ماه‌های پیش، با تفصیل بسیار بیشتری بدان پرداخته، و به‌ویژه بر روز‌های نخست، سیزدهم (ولادت امام علی)، پانزدهم، بیست و هفتم (بعثت حضرت رسول) و روز پایان تکیه کرده و به مناسبت این روزها از نعمت ولایت و به‌ویژه نعمت بعثت نکته‌ها گفته. نیز دربارۀ نخستین شب جمعۀ آن لیلة الرغائب و اعمال آن، و به‌مناسبت استحباب روزه در روزهایی از این ماه به‌تفصیل دربارۀ روزه و آداب آن نکته‌های نیکویی گفته است. و در آغاز به مناسبت روایت دل‌‌نشین و امیدبخش فرشتۀ داعی که در همۀ شب‌های این ماه مردم را به کرم و بخشش خداوند مژده می‌دهد، نیایش طولانی و دل‌‌پذیری رهاورد خواننده کرده است.

در فصل هشتم، در بيان مراقبت‌های ماه شعبان که ماه پیامبر(ص) است و برای اهل سلوک یکی از بهترین فرصت‌ها، بیشتر بر روزهای سوم (ولادت امام حسین) و پانزدهم (ولادت امام عصر) تکیه کرده، به‌ویژه دربارۀ شب و روز نیمۀ شعبان که یکی از شب‌های قدر شمرده شده، و اعمال و عبادت آن به‌تفصیل یاد کرده است. در آغاز نیز از مناجات شعبانيه و ارزش‌های بالا و والای آن سخن گفته است،

در فصل نهم، در بيان مراقبت‌های ماه رمضان ماه خدا، که از نگاه سلوکی والاترین جایگاه را دارد و برای اهل سلوک بهترین فرصت است، سنگ تمام نهاده و دربارۀ این ماه، فضایل آن، اعمال و مناسک آن و مطالب مربوط بدان به‌تفصیل سخن گفته است؛ چنان‌که نزدیک به یک‌سوم کتاب را فرا گرفته است. در آغاز دربارۀ روزه، خواص و آثار گرسنگی، انواع روزه، اقسام روزه‌داران از نظر قصد و نیت، اقسام روزه‌داران از نظر خورد و خوراک، اقسام روزه‌داران از نظر نیت افطار و سحور، و آداب افطار و سحور سخن گفته است. سپس دربارۀ ارزش‌ها و والایی‌های دعاهای مأثور نکته‌هایی آورده است. آنگاه چون ماه رمضان ماه قرآن و قرائت است دربارۀ آداب قرائت قرآن، دریافت معانی قرآن، تدبر در قرآن، و موانع فهم قرآن نکته‌هایی نیکو بیان کرده است و سپس چون ماه رمضان ماه دعا است به گستردگی دربارۀ دعا، چگونگی دعا، راز اجابت نشدن برخی دعاها، و آداب و آیین دعا چون امیدواری و حسن ظن به خدا، خضوع و خشوع، اصرار و پافشاری، درود بر محمد و آل، بالا بردن دست، سجده و … سخن گفته است. دربارۀ شب قدر و ارزش و اهمیت بیش و بسیار آن و آداب و آیین آن نیز نکته‌های نیکویی پیشکش خواننده کرده و سرانجام دربارۀ شب و روز عید فطر و ارزش آن و اعمال و مناسک آن، نماز آن دو فصل جدا (فصل‌های دهم و یازدهم) گشوده و به تفصیل سخن گفته است.

در فصل سیزدهم، در بيان مراقبت‌های ماه ذی‌قعده، بیشتر به روز بیست‌وپنجم آن(روز دحو الارض) و بنای کعبه پرداخته و به این مناسبت دربارۀ حج و راز و رمز اعمال و مناسک آن و سپس دربارۀ آداب زیارت پیامبر(ص) و امامان(ع) بحث‌های نیکویی کرده است.

در فصل چهاردهم، در بيان مراقبت‌های ماه ذی‌حجه، نخست به دهۀ نخست و نماز شب‌های این دهه پرداخته است و سپس به اعمال و آداب نخستین روز آن، آنگاه با تفصیل دربارۀ شب و روز عرفه و آداب و مناسک آن، دعای عرفه و ارزش‌های والای آن، شب و روز عید قربان و مناسک آن، قربانی و آداب آن، شب و روز عید غدیر و مناسک آن سخن گفته و به‌ مناسبت غدیر تقریبا به‌تفصیل دربارۀ پیوند بعثت و غدیر، داستان غدیر و مطالب مربوط بدان بحث کرده است و سپس به روز بیست‌وچهارم روز مباهله و مناسک آن پرداخته و به‌مناسبت دربارۀ مباهله بحثی نیکو به میان آورده است. سپس دربارۀ روز بیست‌وپنجم که در آن آیه‌های نخست سورۀ دهر دربارۀ اهل بیت(ع) نازل شده و داستان شأن نزول این آیات سخن گفته و سرانجام دربارۀ روز یا روزهای پایانی این ماه که پایان سال قمری نیز هست، نکته‌هایی در کار کرده است.

بخش نخست یعنی مقدمه کتاب نیز تشویق‌نامۀ نیکویی است تا خواننده به خدا و نعمت‌های بی‌کرانی که بدو ارزانی فرموده، بیشتر بیندیشد و خود را برای رفتن راه سلوک و اصلاح درون و برون بیشتر آماده سازد. این مقدمه با نیایشی زیبا و دل‌پذیر و انگیزنده‌ پایان یافته است.

بخش پایانی کتاب یعنی خاتمه نیز به مطالبی سودمند ویژه شده است؛ همچون: به‌جا آوردن اعمال و مناسک به قدر امكان و توان، پرهیز از غرور و خودبینی، کوشش در کسب اخلاص، توجه به معانی و باطن عبادات، و کوشش در حفظ و پاسداشت صورت و ظاهر آنها.

پایان‌بخش کتاب نیز مناجات بسیار زیبا و دل‌‌انگیزی است سرشار از نکته‌های نغز سلوکی و بندگی.

جز آنچه گفته آمد، نویسندۀ بزرگوار گاه‌گاه در جای‌جای کتاب و در لابه‌لای مباحث و مطالب، به‌مناسبت بحث‌های گونه‌گون و سودمند عرفانی، فلسفی، فقهی، قرآنی، تاریخی و… نیز پیشکش خواننده کرده است؛ بحث‌هایی همچون: آداب وعظ و واعظی در مراقبات ماه رمضان، تفسیر «دار الغرور بودن دنیا» در اعمال شب بیست‌وهفتم رمضان، شعور و آگاهی جمادات در وداع با رمضان.

سرانجام اینکه نویسندۀ بزرگوار بر پایۀ «تسامح در ادلۀ سنن» و آسان‌گیری دربارۀ روایات مربوط بدان‌ها، گاه مطالب و مناسکی آورده که بر روایاتی ضعیف بنیاد دارند؛ مانند نحوست ماه صفر، لیلة الرغائب و دحو الارض.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] . برای آگاهی بیشتر از شخص و شخصیت، و به‌ویژه حالات و مقامات و کرامات میرزا، ر.ک: حسن حسن‌زادۀ آملی، هزار و یک کلمه، کلمۀ 301، ج3، ص5.

پیشنهاد مطالب دیگر:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست