پیشنهاد مطالب دیگر:
فصلنامه «حیات معنوی» -1
چکیده
اولین شمارة فصلنامة «حیات معنوی» به صاحب امتیازی مؤسّسۀ فرهنگی دینپژوهی بُشرا در زمینه اخلاق، معنویّت، معنای زندگی، عرفان و سیر و سلوک منتشر شد.
«حیات معنوی»، نشریّهای است در حوزۀ اخلاق، معنویّت، معنای زندگی، عرفان و سیر و سلوک، که در آن از مسائلی چون ماهیّت معنویّت و انسان و جامعۀ معنوی سخن میرود. همچنین این مجلّه به اخلاق و همۀ شقوق آن، و نیز معنا و سبک زندگی میپردازد و عرفان و سیر و سلوک و اندرزنامههای اخلاقی را برمیرسد.
«حیات معنوی» میکوشد برخلاف نشریات مشابه، رویکردی انضمامی و کاربردی به مسئله داشته باشد و چندان در حیطۀ انتزاعیات و کلیگوییهای فیلسوفانه جولان ندهد و اولویّت این مجله، نظرداشت مسائل و مشکلات نظری و عملی روز است.
شمارۀ نخست مجله، برخی موضوعات اخلاقی را پوشش داده است که نسبتی با یکدیگر ندارند جز در ذیل دو عنوان کلی اخلاق و معنویت. بدین رو در مقالات این شماره، از اخلاق محیطزیست، اخلاق فضیلتمحور در تعلیم و تربیت، ارتباط بعثت با اخلاق، اخلاق سیر و سلوک، اخلاق نقد، فلسفۀ معنویت، عرفان شیعی، معنای زندگی، مناسبات اخلاق با سرمایۀ فرهنگی و وضعیت اخلاق و معنویت در جامعۀ امروز ایران (در قالب اقتراح) سخن رفته است.
بخشهای مختلف این مجله عبارتند از: سرمقاله، مقالات (شامل 9 مقاله)، اقتراح، گزارشهای تحلیلی، معرّفی و نقد کتاب؛ که در 192 صفحه چاپ و منتشر شده است. در ادامه نگاهی به هر یک از این بخشها خواهیم داشت.
موضوعات و محتوای مقالات
1. رابطه بعثت و اخلاق (تأملی در اعتبار و فهم حدیث: إنَّما بعثْتُ لاتمِّمَ مَکارمَ الأخلاقْ)، مهدی مهریزی
یکی از احادیث مشهور در کتب روایی و منسوب به پیامبر(ص)، حدیث «إنَّما بُعثْتُ لاتمِّمَ مَکارمَ الأخلاق؛ همانا من مبعوث شدم تا مکارم اخلاقی را به اتمام رسانم» است. در کتب اخلاقی، فراوان به این حدیث استناد شده و محدثان بهاجمال از اعتبار آن سخن گفتهاند. در دهۀ اخیر، مطالعات و پژوهش¬هایی در اعتبار و نیز مفاد آن شکل گرفته است. گاه از عدم اعتبار آن سخن رفته و گاه گفتهاند: این حدیث را مرحوم طبرسی از کتب اهل سنت وارد ادبیات شیعه کرده است. این مقاله دربارۀ صدور و اعتبار و فقه الحدیث روایت مذکور است. در ابتدا گزارشی از نقلهای مختلف روایت ارائه شده است؛ سپس به مبانی و مبادی بحث پرداخته و در ادامه به از احراز صدور و اصالت متن سخن گفته و تحلیلی فقه الحدیثی ارائه کرده است، و در جمعبندی و نتیجهگیری آن آمده است که: با توجه به کثرت مصادر و قدمت و اصالت آنها، میتوان از صدور این مضمون از پیامبر(ص) اطمینان حاصل کرد. قدر مشترک این تعبیرهای مختلف، رابطه میان بعثت و اخلاق است و برای فهم دقیق و نزدیک به صواب آموزههای دینی میبایست از فهم جزیرهای اجتناب کرد.
2. فلسفة معنویت، رضا بابایی
این مقاله نسبتاً کوتاه مدعی است که جای دانشی هموزن و همسان فلسفۀ اخلاق، به نام فلسفۀ معنویت یا علم معنویت خالی است. این دانش که گویا هنوز شکل و سامان نیافته است، در تعریف معنویت و سپس در مبانی و مبادی آن و نیز در پرسشهای بنیادین در حوزۀ معنویت، تأملات فلسفی میکند. اهمیت این دانش آنگاه روشنتر میشود که بدانیم اولاً پیشتر برخی مباحث فلسفۀ معنویت به طور پراکنده در کتابها و پژوهشهای مربوط آمده است و ثانیا در جهان معاصر، گرایشهای سیاسی و اجتماعی و هویتطلبانه در میان پیروان ادیان بیشتر شده است و نهاد دین در برخی جوامع بشری همچون سابق معنویت را در رأس برنامههای خود قرار نمیدهد. بنابراین دین به مثابۀ فلسفۀ سنتی معنویت، جایگاه پیشین را در شماری از اجتماعات بشری، تا اطلاع ثانوی از دست داده و جمعیت معنویتگرایان بدون دین (ایمان بلاحدود و…) رو به فزونی است. در پایان این نوشتار، پارهای از مسائل بنیادین معنویتشناسی پیشنهاد شده است.
3. زندگی یعنی چه؟ هدف زندگی و نظریههای آن، احمد شهداد
پرسش از معنای زندگی یکی از مهمترین سؤالات دنیای مدرن است. انسان در این زمانه در پی هدف و غایت زندگی میگردد و برای آن معنا میجوید. معنای زندگی همان هدف و غایت آن است. فیلسوفان، متفکران و عالمان در طول تاریخ و نیز عصر جدید این پرسش را جدی گرفته و به آن پاسخهای متنوع دادهاند. در فلسفههای کلاسیک اخلاق، فضیلت، زندگی همراه با قناعت، فرزانگی و تأمل عقلانی عناصر معناساز زندگی به شمار آمدهاند. در عصر جدید هر فیلسوفی به اقتضای دستگاه فلسفی خود به این پرسش پاسخی داده است. برخی نفس زندگی را پاسخ آن دانستهاند، برخی لذتگرایی را و برخی نیز معنا را در درون بشر جستهاند. متافیزیک، هنر، اخلاق، قدرت، تجربههای انسانی، آزادی، مسئولیت و انتخاب از جمله پاسخهای متفکران عصر جدید به این پرسشاند. در ادیان الهی جهانبینی فرامادی جهان را با عالم غیب و معنای آن پیوند میزند و برای این هستی و زندگی مبدأ و مقصد تعریف میکند. انسان با نگرش الهی جهان را معنادار میبیند و در مسیر تکاملی خود به سوی آن معنای بزرگ و جاودانه حرکت میکند. عرفان اسلامی و مولانا یکی از نغزترین روایتهای این معناداری الهی را تبیین میکنند. معنا در بشر همان روح معنویت الهی است.
در این نوشته ابتدا ترکیب «معنای زندگی» معنا شده است و بعد سراغ مهمترین فیلسوفان رفته و معنای زندگی به صورت بسیار خلاصه و خطی از آنها پرسیده شده؛ پس از آن در علم تجربی سراغ از معنای زندگی گرفته و پژوهشی مهم در این زمینه را بررسی کرده است. سرآخر به ادیان الهی رسیده و آموزههای آن را در یکی دو بند توضیح داده است. از میان روایتهای جهاننگری اسلامی عرفان را انتخاب، و از زبان مولانا، معنای زندگی را توضیح داده است.
4. رهیافتهای فضیلتمحور به تعلیم و تربیت، ابوالقاسم فنایی
این مقاله ترجمهای است از:
Bassham, G. (2013) “Virtue-Centered Approaches to Education: Prospects and Pitfalls”, In Virtues in Action, (London: Palgrave Macmillan), pp. 11-22.
در سالیان اخیر اخلاق فضیلت بر طیف گستردهای از موضوعات و رشتههای علمی معاصر (همچون سیاست، محیط زیست، اخلاق حرفهای، حقوق حیوانات، اخلاق زیستی، جنگ، و ورزش) تطبیق شده است. در این مقاله به مزایا و معایب تطبیق اخلاق فضیلت (به معنای عام کلمه) بر تعلیم و تربیت شرح و بسط داده شده و این پرسشها بررسی شدهاند: مزایای رهیافت فضیلتمحور به تعلیم و تربیت چیست؟ این نظریهها ممکن است چه شکلهایی به خود بگیرند؟ یک رهیافت فضیلتمحور بر چه مسائل و نقدهایی باید غلبه کند؟
5. اخلاق زیستمحیطی فضیلتمدار، سید حسن اسلامی اردکانی
اخلاق زیستمحیطی، شاخهای از اخلاق کاربردی است که به بررسی ارزش در دل طبیعت و جایگاه انسان در آن میپردازد و میکوشد روابط انسان را با محیط پیرامون خود تبیین کند. رهیافتهای متعددی به این شاخۀ اخلاقی وجود دارد که مهمترین آنها رهیافت فایدهباورانه و رهیافت تکلیفگرایانه است. این دو رهیافت در عین برخورداری از قوتهایی خاص، هر کدام در حل برخی مسائل نظری و عملی ناکام میماند. در برابر این دو رهیافت، میتوان از رهیافت فضیلتمدار سخن گفت که در آن سخن از تکلیف یا فایده و پیامد اعمال نیست، بلکه سخن آن است که انسان بافضیلت در مواجهه با طبیعت و محیط پیرامون خود چه منشی دارد و متناسب با آن چه رفتاری در پیش میگیرد.
این مقاله با اتخاذ این رهیافت، در پی تأسیس برخی مبانی نظری و قواعد هنجاری اخلاق فضیلتمدار در عرصۀ محیط زیست بر اساس آموزههای اسلامی است. با این نگرش، نویسنده پس از بیان اصل مسئله، بحث خود را در دو بخش عرضه میکند: نخست، مبانی معرفتی و نظری این رهیافت اخلاقی، و دوم قواعد سلوکی و عملی.
و در جمعبندی آن میخوانیم: در منظومۀ فکری اسلامی، عالم وحدتی یکپارچه دارد و آفریدة خالقی حکیم و مدبر است. این عالم نشانه و آیت او است و کمالاتی که در خالق آن وجود دارد، به درجاتی کمتر در همه سطوح عالم متجلی است. انسان جانشین خداوند بر زمین است، از دل جانشینی انسان بر زمین، یا استخلاف، توجه و حمایت از محیط زیست زاده میشود، نه تخریب فزاینده آن.
انسانی که اصول معرفتی اسلام را پذیرفته باشد، باید دارای منشهای اخلاقی یا فضایلی باشد تا شایستگی استخلاف را کسب کند. مهمترین این فضایل عبارتند از: شفقت، تواضع، میانهروی، و فعالیت در جهت حفظ محیط زیست. با این نگاه و این فضایل، انسان همه طبیعت را جلوه حق تعالی میداند و از بهرهکشی نادرست، تخریب و آلوده کردن آن میپرهیزد و میکوشد هوشمندانه از مواهب الهی بهره گیرد و نرم و آهسته بر زمین گام بنهد.
6. روشهای استدلال در اخلاق کاربردی، محمد تقی اسلامی
مهمترین دغدغه و مأموریت اخلاق کاربردی، مواجهه و رویارویی با مسائل و دوراهههای اخلاقی است. پرسش از شیوۀ رویارویی با مسائل اخلاقی ما را به بحث از روش در اخلاق کاربردی سوق میدهد. به هنگام مواجهه و رویارویی با مسائل و معضلات اخلاقی آیا بایستی به سراغ نظریههای اخلاقی برویم، یا این نظریهها کارایی خود را در این میدان از دست میدهند؟ در پاسخ به این پرسش، عالمان اخلاقِ کاربردی سه رویکرد را اتخاذ کردهاند که این رویکردها به انواع روش استدلال در اخلاق کاربردی موسوماند. این مقاله پس از معرفی هر روش به مهمترین استدلال طرفداران آن روش و مهمترین اعتراضات مخالفان آن اشاره و بحث را اینگونه جمعبندی میکند که: از میان روشهای سهگانۀ استدلال در اخلاق کاربردی اصلْگرایی، بهویژه با قرائتی که بوچامپ و چیلدرس از آن دارند، موجهترین روش است؛ مشروط بر اینکه سهم بیشتری برای اخلاق فضیلت در نظر بگیرد و مبنای توجیهی اخلاق مشترک را اصلاح کند.
7. نقد و انصاف، محمد اسفندیاری
این مقاله سابقه نقد کتاب در جهان اسلام و ایران و ضرورت نقد را بررسی کرده و بر آن تأکید دارد و در ادامه موانع و آفتهای نقد را برشمرده و توضیح داده است.
نقد کتاب در جهان اسلام سابقه داشته است، اما در عصر مطبوعات دامنگستر شده است. در ضرورت آن هيچ ترديدي نيست و بايد خوشحال بود که گروهي چون سايه، نويسندگان را تعقيب ميکنند تا بر آنان نقد بنويسند. نويسندگان براي بهرهمندی از نقدها بايد از سه آفت بپرهيزند: دلبستگي به عقايد نخستين، حميّت و خودبزرگبيني.
نویسنده در ادامه انصاف در نقد را یادآور شده و مینگارد؛
امروزه آن اندازه که بر طبل نقد ميکوبند، بر انصاف تأکيد نميکنند. همواره سخن از ضرورت نقد است و اينکه بايد بينش انتقادي داشت و تنور نقد را گرم نگه داشت، اما از ضرورت انصاف، چنانکه بايد، سخني نميرود. ما اکنون با نسلي روبروييم که تيغ بيدريغ نقد را در دست دارند و همه را زخمي ميکنند، ولي دريغ از اينکه ذرّهاي انصاف داشته باشند. حال اينکه بزرگترين آفت نقد، بيانصافي است و اگر کسي اين آفت را نداند، گريبانگيرش ميشود. ناقدان نيز بايد قاعدۀ طلايي در اخلاق را پاس بدارند.
در پایانِ این مقاله به معرفی یک نقد منصفانه پرداخته شده است.
8. دینداری حلقه واسطه سرمایه فرهنگی و اخلاقیات، سیده نرگس حسینیامین
جامعه یکی از خاستگاهها و از عوامل مؤثر در واکنشهای اخلاقی و بزرگترین خانۀ آدمیان در مسیر زندگی است. امروزه بیش از هر زمان دیگری، دینباوران نیازمند ارائۀ اندیشه و عمل اخلاقی هستند. چراکه یک آیین مذهبی اساساً از سرچشمههای مذهبیاش آب میخورد. سؤال اصلی این مقاله این است که رابطۀ سرمایۀ فرهنگی و دیندار بودن با اخلاقیات چگونه است.
این مقاله از نوع توصیفی ـ علّی و از لحاظ روش، یك تحقیق پیمایشی است. جامعۀ آماری آن خانوادههای ساکن در شهر تهران است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه است که در حجم نمونه 572 نفر اجرا گردیده است. انتخاب نمونه با تلفیق نمونهگیری خوشهای و طبقهبندی نامتناسب صورت گرفته است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که سرمایۀ فرهنگی با اخلاقیات رابطۀ معناداری ندارد، اما با دیندار بودن رابطۀ معکوس دارد. از طرفی دیندار بودن با اخلاقیات رابطۀ مثبت و مستقیمی دارد. به عنوان یک نتیجۀ کلی میتوان گفت اخلاقیات بیشتر متأثر از آموزههای دینی ما است تا ارتقای سرمایۀ فرهنگی.
9. امتیازات و مؤلفههای عرفان عملی شیعی، محمدجواد رودگر
در عرفان وحیانی، شیعی و اهل بیتی، اصالت از آن عرفان عملی و سلوک ثقلینی است و عارف در فرهنگ اهل بیتی، کسی است که به خداشناسی شهودی از راه سیر و سلوک دست یافته و جلوۀ جمال و جلال حق تبارک و تعالی گردیده و به مقام توحید حقیقی از راه عبودیت بر محور شریعت حقۀ محمدیه(ص) در صراط امامت و ولایت رسیده است. چه اینکه فصل ممیز عرفان شیعی، همانا عرفان امامتمدار و ولایتمحور است. در سلوک ثقلینی و عرفان اهل بیتی، عقلانیت و اعتدال (ریاضت مشروع، معقول و معتدل) در همۀ ساحات سلوکی حضور فعال و بالفعل داشته و سالک واصل مسئولیت هدایت علمی ـ عقلی و تربیت معنوی جامعه را تا مرحلۀ احقاق حق و اقامه عدل برعهده دارد و سالکی عدالت خواه و عارفی عدالت گستراست. آنچه در این نوشتار مورد تحقیق و تدقیق قرار گرفته است پاسخ به این پرسش است که عرفان عملی شیعی یا سلوک ثقلینی و عرفان مبتنی بر کتاب و سنت دارای چه امتیازات و مؤلفههایی است؟ و پاسخ پرسش یاد شده در قالب مؤلفههایی همچون توحید، عبودیت، شریعت، ولایت، عقلانیت، اعتدال و سیاست، با استناد به آیات و احادیث داده شده است.
اقتراح با موضوع بررسی نسبت اخلاق با مناسک، فقه، معنویت
در این بخش، شش پرسش مطرح شده است که سه استاد گرانمایه به آنها پاسخ دادهاند؛ جناب آقای دکتر علیرضا بهشتی، جناب آقای دکتر مقصود فراستخواه، و جناب حجت الاسلام و المسلمین استاد مهدی مهریزی. پرسشها عبارتند از:
1. برخی معتقدند که «مناسک» در جامعۀ ما جایگاهی فراتر از فقه و اخلاق دارد و گروهی چندان به فقه و اخلاق پایبند نیستند، اما به مناسک مقید هستند. رابطۀ اخلاق و مناسک چیست؟
2. برخی معتقدند یکی از آسیبهای جامعۀ ما این است که «فقهمحور» است و اخلاق در صدر اولویتها قرار ندارد. نظر شما چیست؟
3. تفاوت اخلاق و معنویت چیست و آیا رابطۀ این دو با یکدیگر ملازمه است؟
4. فقر و مشکلات معیشتی چه تأثیری در اخلاق و معنویت دارد؟ آیا جامعۀ دچار تنگناهای مادّی میتواند اخلاقی و معنوی باشد؟ اگر نه، پس اخلاق در کجا کارآمد است و چرا در اینجا قادر به حلّ مشکلات نیست؟
5. از دو پدیدۀ «فقر» و «غنا» کدامیک تهدیدی بزرگتر برای اخلاق و معنویت است؟
6. مهمترین آسیبهایی که جامعۀ ایران را به لحاظ اخلاقی و معنوی تهدید میکند، چیست؟
در بخش معرفی و نقد دو کار ارائه شده است که نگاهی کوتاه بر هر یک داریم.
گذر و نظری در کتاب «المراقبات»، محمد راستگو
بیگمان یکی از راههای کمال آدمی و شکوفایی روح و روان و نیروهای درونی او، چیزی است که اصطلاحا «سیر و سلوک» نام گرفته است؛ از دیرباز روندگان و رسیدگان این راه برای آسانسازی کار روندگان و راهنمایی آنان کتابها نوشتهاند که یکی از سودمندترین و مطمئنترین این کتابها کتاب المراقبات یا اعمال السنه، نوشتۀ عارف فقیه و فقیه عارف میرزا جواد ملکی تبریزی است که در میان کتابهای سلوکی و اخلاقی جایگاهی ویژه و سرآمد دارد. این مقاله ابتدا نگاهی گذرا به زندگی نویسنده انداخته و سپس به معرفی کتاب پرداخته و ساختار و روش آن و هر یک از شانزده بخش کتاب را به اجمال بررسی نموده است.
نشریات اخلاقی در ایران، هادی ربانی
کتابشناسیهای اخلاقی، حکایت ازگسترۀ نگاشتههای اخلاقی دارد. در سالهای اخیر، به دلیل ضرورت طرح مباحث اخلاقی مورد نیاز جامعه و بهخصوص طرح موضوعات جدید در زمینه و سطوح گوناگون، دامنه این مباحث فراگیرتر شده است.
بخش مهمی از نگاشتههای اخلاقی را مقالات تشکیل میدهد. قدمت نگارش مقالات اخلاقی، همزمان با انتشار نشریات در ایران است. اما انتشار نشریات تخصصی اخلاقی به سالهای اخیر باز میگردد. این نوشتار در پی آن است که نشریات مستقل و مشتمل بر موضوعات اخلاقی را معرفی کند. نشریات معرفی شده در این مجموعه در دو بخش آمده است: در بخش نخست، نشریات مستقل اخلاقی معرفی گردیده و بخش دوم، نشریاتی را در بر میگیرد که مشتمل بر مباحث اخلاقی است. در مجموع این دو بخش شانزده نشریه شناسانده شده است. در پایان جدولی تحت عنوان «نشریات اخلاقی در یک تابلو» ارائه شده است.
گفتنی است اولین شماره فصلنامه «حیات معنوی» به صاحب امتیازی مؤسسه فرهنگی دینپژوهی بشرا، مدیر مسئولی جناب آقای علی باقریفر و سردبیری جناب آقای محمد اسفندیاری منتشر شده است. از قرار معلوم، شمارههای بعدی مجله در قالب ویژهنامه منتشر خواهد شد. نخستین ویژنامه در موضوع «اخلاق و فقه» است و پس از آن ویژنامۀ «اخلاق و سیاست» در دستور کار قرار میگیرد.
علاقمندان میتوانند برای تهیه این فصلنامه با شمارههای زیر تماس حاصل نمایند و یا به آدرس ذکر شده مراجعه فرمایند.
نشانی: تهران، خیابان شریعتی، بالاتر از پل سید خندان، خیابان خواجه عبدالله انصاری، خیابان تیسفون، خیابان مدائن، کوچۀ انتاکیه، کوچۀ علائی شرقی، پلاک 14، واحد 5. تلفن: 22883394 ـ 021
قم، خیابان معلّم، مجتمع ناشران، طبقۀ اوّل، واحد 120. تلفن: 9 ـ 37842348 ـ 025
مراکز پخش:
تهران، ققنوس؛ 66408640-021
قم، کتاب طه؛ 37744624-025